loading...
حجاب اسلامی
فاطمه ها بازدید : 8 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

 

عفاف و حجاب به عنوان دو ارزش در جامعه‌ی بشری به ویژه جوامع اسلامی همواره در کنار هم و گاه به جای هم به کار رفته‌اند.

با توجه به معانی ذکر شده، حجاب یک امر ظاهری و بیرونی است؛ یعنی در حقیقت پوشش ظاهری افراد، به ویژه زنان را حجاب می‌گویند. اما «عفاف» یک حالت درونی است که انسان را از گناه و حرام باز می‌دارد و آثار آن در گفتار و رفتار انسان نمود پیدا می‌کند.

از مقایسه معانی «حجاب» و «عفاف» به این نتیجه می‌رسیم که عفاف یک حالت نفسانی و درونی است که نمودهای گوناگونی دارد از جمله، عفت در نگاه، عفت در گفتار، عفت در راه رفتن، عفت در زینت، عفت در پوشش و... که «حجاب» در حقیقت همان نمود «عفاف» در نوع پوشش (خصوصاً) است. در حقیقت، استعمال لفظ عفاف در مورد «حجاب و پوشش و...» از قبیل استعمال  لفظ کل در برخی از مصادیق آن است.

فاطمه ها بازدید : 6 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

آشنايي با مفهوم و تعريف واژگان كليدي موجود در اين نوشتار در روشن كردن بحث نقش به سزايي دارد.
الف. حجاب
«حجاب» واژه‌ای عربی است و زبان شناسان عرب، برای آن، دو معنای اصلی برشمرده‌اند:
1- حجاب، به مفهوم مانع و حایل میان دو چیز است، خواه آن دو چیز از امور مادی و اشیائی محسوس باشد و یا از امور معنوی و غیر محسوس. راغب چنین می‌گوید:
حجب و حجاب به معنای منع از وصول و رسیدن دو چیز به همدیگر است.
صاحب مقاییس اللغه نیز می‌آورد:
«حجب دارای یک معنای اصلی است و آن منع است. گفته می‌شود: حجبته، یعنی؛ منع کردم او را.»
همچنین فيومي مي‌نويسد:
«حجب به معنای منع است و از همین رو به پوشش حجاب گفته می‌شود زیرا پوشش مانع از مشاهده می‌شود و به دربان حاجب گفته می‌شود چون مانع و بازدارنده از ورود دیگران است. اصل معنای حجاب، جسمی است که بین دو جسد حائل می‌شود و گاه بر امور معنوی نیز به کار می‌رود؛ از این رو گفته شده است: «عجز» حجاب میان انسان و مراد اوست و «معصیت» حجاب بین بنده و پروردگار اوست.»
2- حجاب به معنای ستر و پوشش
جوهري معنای «پوشش» را برای حجاب ذكر كرده و گفته است:
«حجاب یعنی پوشش و حجاب درون انسان، یعنی آن چه که بین قلب و اعضای دیگر حائل می‌شود.» همچنان که ابن منظور نیز در لسان العرب، حجاب را به معنای «ستر» دانسته و گفته است:
«حجاب به معنای ستر و پوشش است: «حجبه» یعنی آن را پوشانید، زن محجوب، زنی است که پوشیده باشد.»
در تعیین این که از میان این دو معنا کدام یک اصلی و یا هر دو معنا در عرض یکدیگر معانی اصلی به شمار می‌آید، نظر مؤلف
«التحقیق فی کلمات القرآن» را در اینجا می‌آوریم.
«حجاب در اصل به معنای مانع از تلاقی دو چیز یا اثر آن دو است،  چه هر دو چیز مادی و دیگری معنوی و نیز بدون تفاوت از این ناحیه که آن مانع و حجاب، شیء مادی باشد یا امر معنوی.»
کاربرد قرآنی حجاب نیز دلالت بر آن دارد که معنای حجاب همان «منع» است و اگر به پوشش و ساتر، حجاب گفته می‌شود، از آن رو است که پوشش، مانع از دیدن و از مصداق‌های حجاب است. چنان که خصوصیات پیش گفته معنایی درباره‌ی حجاب را نیز می‌توان در کاربردهای قرآنی سراغ گرفت مانند:
1- «و اذا سألتموهن متاعاً فسئلوهن من وراء حجاب...»
«و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را از آنان [همسران پیامبر] می‌خواهید از پشت پرده بخواهید.»
در این آیه‌ی شریفه، حجاب به معنای مانع (مانع دیدن) است و حجاب خود و هر دو طرف آن جملگی امور مادی و محسوس‌اند.
2-
«و بینهما حجاب»
«و در میان آن دو  [بهشتیان و دوزخیان] حجابی است.»
حجاب در این آیه نیز به معنای مانع رسیدن دو گروه به یکدیگر است و همچنین نوع حجاب میان بهشتیان و دوزخیان و دو طرف آن، هر دو گونه مادی و معنوی را براساس معاد جسمانی و یا روحانی، برمی‌تابد.
3- «و ماکان لبشرٍ ان یکلمه الله وحیاً او من وراء حجاب»‌
«و چنین نبوده است که خدا با انسانی سخن بگوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب.»
حجاب میان انسان و خداوند به مفهوم وجود مانع دیدن خداوند از سوی انسان و بی‌تردید، امر معنوی است چنان که دو طرف حجاب ـ خدا و انسان ـ یکی مادی و دیگری معنوی است.
بدین سان می‌توان نتیجه گرفت که اصل معنای حجاب، منع است و پسوند و خصوصیت مادی و یا معنوی بودن حجاب و یا اطراف آن، در مفهوم این واژه نهفته نیست بلکه متناسب با مقام و قرائن بیرونی می‌توان به مادی و یا معنوی بودن حجاب و اطراف آن راه یافت.
تعریف اصطلاحی حجاب
حجاب در کاربرد فقهی و اصطلاح فقیهان، قلمرو کوچکتر و معنای محدودتری دارد و مقصود از آن پوشش ویژه‌ای برای زنان است که مانع و بازدارنده‌ی نگاه نامحرمان به او و یا مانع انگیزش تمایل جنسی مردان باشد. پیدایش و کاربرد این اصطلاح به جای ستر که در گذشته، میان فقیهان معمول بوده، به باور برخی از محققان چون شهید مطهری، پیشینه‌ی چندانی ندارد و «یک اصطلاح نسبتاً جدید است.
خاستگاه این اصطلاح و معنا، شماری از روایات و آیات قرآن است که در برخی از آنها، واژه‌ی حجاب در معنای پرده و چیزی که مانع از دیده شدن می‌شود به کار رفته است و در برخی دیگر هر چند واژه‌ی حجاب به کار نرفته اما محتوای آن حجاب به معنای پیش گفته را می‌رساند.
ب. خمار و جلباب
دو واژه‌ی «خمار» و «جلباب» نقش کلیدی در فهم حدود حجاب اسلامی دارند، و از آنها بیشتر با عناوین «مقنعه» و «چادر» در جامعه ما یاد می‌شود.
ضرورت پوشیدن خمار از آیه شریفه سوره نور استفاده می‌شود که می‌فرماید: «ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن»
راغب ذیل واژه‌ی خمار می‌نویسد:
«خمار در اصل به معنای پوشاندن چیزی است و در اصطلاح پارچه‌ای که زن سرش را با آن می‌پوشاند اطلاق می‌شود.»
در «لسان العرب» می‌خوانیم:
«خمار برای زن است و آن دستاری است که زن سرش را با آن می‌پوشاند.»
بنابراین می‌توان گفت که «خمار» به معنای چارقد و مقنعه است و از آن جهت به آن خمار می‌گویند که سر را می‌پوشاند، اما نکته‌ای که قابل توجه است این است که کارکرد مقنعه فقط پوشاندن سر نیست؛ بلکه باید گریبان را نیز بپوشاند و این معنا از کلمه‌ی «جیوب» فهمیده می‌شود.
صاحب «التحقیق» در تعریف «جیوب» آورده است:
«قسمتی از پیراهن که برای داخل شدن سر به آن باز می‌باشد،»
بنابراين جیب به معنای گریبان است.
در این آیه شریفه خدای متعال طرز پوشیدن خمار را به زنان آموزش می‌دهد و به زنان مؤمن دستور می‌دهد که از پوششی استفاده کنند که علاوه بر سر، گریبان آنها را هم بپوشاند، چون تا آن زمان زنان از روسری استفاده می‌کردند و غالبا پشت گوش می‌انداختند و چون یقه لباس آنها باز بود، پوشش کافی نداشتند و گردن و گریبان آنها در معرض دید بود تا وقتی که این آیه نازل شد و امر به پوشاندن این اعضا داد.
آیه‌ای دیگر چگونگی پوشیدن چادر را به زنان آموزش می‌دهد و می‌فرماید:
«یا ایها الناس قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلایوذین و کان الله غفورا رحیما»
«اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است.»
کلمه «یدنین» از ریشه «دنو» به معنای نزدیک است. و «جلباب» جامه‌ای است سرتاسری که تمامی بدن را می‌پوشاند.
ابن منظور ذیل «جلباب» چنین می‌آورد:
«ثوب اوسع من الخمار، دون الدواء تغطی به المرأه رأسها و صدرها»
«لباسی بزرگتر از خمار (روسری) که غیر از داء است و زن سر و سینه‌اش را با آن می‌پوشاند.»
 در قاموس المحیط آمده است:
«جلباب ... ثوب واسع للمرأة دون الملحفه او ما تغطی به ثیابها من فوق کالملحفة او هو خمار»
جلباب در ملل و نحل مختلف مصادیق گوناگونی پیدا می‌کند، اما آن چیز که در همه مشترک است، پوشش اندام و برجستگی‌های بدن است و بیانگر یک نوع پوشش سرتاسری است که در ایران به آن چادر گفته می‌شود.
حجاب در اصطلاح فقها
فقها در تعریف حجاب گفته‌اند:
حجاب لباسی است که زن برای حفظ عورت از اجانب می‌پوشد.
در این تعریف، دو نکته قابل تأمل وجود دارد:
اول: لفظ «مرأة» است که نشان می‌دهد حجاب مترادف «پوشش زن» است. و تعبیر حجاب مردان، قابل تأمل می‌باشد.
دوم: بنا بر تعریف فوق، پوشش زن در هنگام نماز، حجاب نامیده نمی‌شود. تحقیق و تفحص در کتب فقیهان مسلمان (اعم از شیعه و سنی) ما را به این حقیقت هدایت می‌کند که حجاب به عنوان یک تکلیف شرعی و حکم الهی جایگاه خاص و ویژه‌ای در شرع مقدس اسلام دارد؛ به گونه‌ای که اصل این حکم از ضروریات دین بوده و تنها اختلاف در جزئیات مسأله است.
از آنجا که وظیفه فقه تبیین احکام الاهی و حدود آنهاست در کتب فقیهان مسلمان حدود پوشش زن (یا حجاب) چنین تعیین شده است:
«زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند، بلکه احتیاط واجب آن است که بدن و موی خود را از پسری هم که بالغ نشده ولی خوب و بد را می‌فهمد و به حدی رسیده که مورد نظر شهوانی است، بپوشاند.»
اما نکته‌ای که هنگام جستجوی واژه حجاب در آثار فقیهان دینی به چشم می‌خورد آن است که فقها از لفظ حجاب استفاده نکرده‌اند، بلکه بیشتر واژه «ستر» را به کار برده‌اند و احکام آن را ذیل مباحث دیگر عنوان کرده و باب مستقلی بدان اختصاص نداده‌اند مثلاً بعضی در «کتاب الصلاة» و در بحث از این مسأله که هنگام نماز پوشش باید چگونه باشد، فصلی با عنوان «فی الستر و الساتر» گشوده و در آن ضمن بحث از نحوه پوشش حین صلاة، از پوشش زن نزد نامحرم هم سخن گفته و حد آن را تعیین کرده است.
بعضی دیگر در احکام نکاح و ذیل عنوان «احکام نگاه کردن» حدود پوشش زنان را مطرح کرده‌اند. نتیجه بحث آنکه، حجاب در فقه به معنای پوشش خاص زنان است که همه بدن را به جز صورت و دو دست از نامحرمان بپوشاند که حکم آن در شرع مقدس اسلام «وجوب» است.
امروزه نزد عامه‌ی مردم آن معنایی از حجاب که بیش از همه به ذهن می‌آید، همین معنای فقهی حجاب می‌باشد. اما در کتب فقها بیشتر از واژه «ستر» استفاده شده و از این نظر واژه حجاب از الفاظی است که استعمال آن نسبتاً جدید است. در واقع دقیقاً معلوم نیست که از چه زمانی و چرا واژه‌ی حجاب در معنای پوشش زن به کار گرفته شده است.
ب. عفت
سومین واژه کلیدی در این تحقیق واژه‌ی عفت است.
خليل فراهيدي در اين باره مي‌نويسد:
«العفة الكف عما لايحل»
«عفت اجتناب از آنچه كه حلال نيست، مي‌باشد.»
در لسان العرب نيز ذیل واژه‌ی عفت چنین آمده است:
«الكف عمّا لایحل و یجمل: عفّ عن المحارم و الاطماع الدنیه»
«خودداری از آنچه که حلال و زیبا نیست، خودداری از حرام‌ها و طمع‌های پست»
آنچه از جستجو در سایر کتاب‌های لغت می‌توان فهمید این است که «عفت» به معنای نگه داشتن نفس از ارتکاب معاصی و کارهای حرام می‌باشد.
برخی از علمای اخلاق گفته‌اند:
«عفت دارای مفهوم عام و خاص است؛ مفهوم عام آن خویشتن داری در برابر هر گونه تمایل افراطی و نفسانی است و مفهوم خاص آن خویشتن داری در برابر تمایلات بی‌بند و باری جنسی است.»
آنچه از خمیر مایه‌ی این چند تعریف به دست می‌آید، اين است كه عفّت ـ به معنای رام بودن قوه‌ی شهوانی ـ تحت حکومت عقل است. البته با رعایت شرط اعتدال، یعنی نه غرق در شهوات شویم که به افراط گراییم و نه ترک غرایز کنیم که به تفریط دچار آییم. بلکه استفاده صحیح و مشروع نماییم؛ زیرا خدای تعالی همه غرایز را به حکمت در وجود آدمی قرار داده است.
فاطمه ها بازدید : 7 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

داشتم از یکی از خیابون های مرکز شهرمون رد میشدم…

دیدم دختر خانومی یه ساپورت پوشیده با یه مانتوی نخی خیلی خیلی راحتی که همه وجناتش پیدا بود…

 

من که یه خانوم بودم خجالت میکشیدم بهش نگاه کنم…..آخه خیلی جلب توجه میکرد…

رفتم جلو و با احترام بهش سلام دادم و روز بخیر گفتم……. منو دید گفت…

ها!!……… چیه لابد اومدی بگی که این چه وضعشه؟…….. مگه وکیل وصی مردمی؟……..

ولی من بهش گفتم که نه باهات کاری ندارم خواستم بپرسم که ساپورت خوشکلی داری خیلی خوش رنگه بهت هم خیلی میاد از کجا گرفتی؟…

m_img

کم مونده بود شاخ در بیاره……. با صدای آرومی گفت واقعا… ببخش فکر کردم که شما هم مثل بعضی ها میخواهی گیر بدی……….

گفتم که نه کاری باهات ندارم لباس خوشگلی داری ولی لباس خوشگل رو باید جاهای خوشگل پوشید حیف نیست این لباسهای خوشگل رو برای آدمهای هرزه نشون بدی اونهایی که دندون برای من

و شما تیز کردن؟!!!…

 

 

 

دیدم سرش رو انداخت پائین گفت: عوضش می کنم ولی پول آژانس ندارم……. پیش خودم گفتم لابد از خونه تا اینجا که میگفت مسافت زیادی داره حتما پیاده اومده………. برای خود نمایی بوده یا؟…… چند نفر تا اینجا مزاحمش شدن؟

در هر صورت، با هم دیگه سوار آژانس شدیم و رفتیم سر کوچه شون پیاده شد…. پیاده شدنی بهم گفت که خیلی ماهی…… چند بار دیگه بعد اون قضیه دیدمش، این دفعه مانتوی خوبی پوشیده بود ولی میتونه بهتر هم بشه..

با خودم گفتم که اگه باهاش بد برخورد میکردم آیا اون لباس زشت رو عوض میکرد…….؟
خدایا شکر به ارزش حجابی که بهم دادی

فاطمه ها بازدید : 6 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

____خانوووووووم… شــماره بدم؟

______خانوم خوشــــــگله! برسونمت؟

_____خوشــــگله! چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟

03950614592762117899

این‌ها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می‌شنید!

***

بیچــاره اصلاً اهل این حرف‌ها نبود… این قضیه به شدت آزارش می‌داد.

تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگی‌اش بازگردد.

روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…

شـاید می‌خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی…!

دخترک وارد حیاط امامزاده شد… خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…

دردش گفتنی نبود…!

رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…وارد حرم شد و کنار ضریح نشست. زیر لب چیزی می‌گفت انگار! خدایا کمکم کن

چند ساعت بعد، دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…

خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنند!

دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند… به سرعت از آنجا خارج شد… وارد شــــهر شد…

امــــا…اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی‌کرد…!

انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی‌کرد!

احساس امنیت کرد… با خود گفت: مگه می شه انقد زود دعام مستجاب شده باشه! فکر کرد شاید اشتباه می‌کند! اما این‌طور نبود!

یک لحظه به خود آمد…

دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…!

فاطمه ها بازدید : 11 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

واقعا چه لذتی دارد این حجاب ؟
......نمى‏دانيد؟؟.....
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى سياهى چادرم،
دل مردهايى که چشمشان به دنبال خوش‏رنگ‏ترين زن‏هاست را مى‏زند.
نمى‏دانيد چقدر لذت‏بخش است وقتى وارد مغازه‏اى مى‏شوم و مى‏پرسم:
آقا! اينا قيمتش چنده؟
و فروشنده جوابم را نمى‏دهد؛
دوباره مى‏پرسم: آقا! اينا چنده؟ فروشنده که محو موهاى مش‏کرده زن ديگرى است و حالش دگرگون است، من را اصلاً نمى‏بيند.
باز هم سؤالم بى‏جواب مى‏ماند و من، خوشحال، از مغازه بيرون مى‏آيم.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى مردهايى که به خيابان مى‏آيند تا لذت ببرند، ذره‏اى به تو محل نمى‏گذارند.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى شاد و سرخوش، در خيابان قدم مى‏زنيد؛ در حالى که دغدغه اين را نداريد که شايد گوشه‏اى از زيبايى‏هاتان، پاک شده باشد و مجبور نيستيد خود را با دلهره، به نزديک‏ترين محل امن برسانيد تا هر چه زودتر، زيبايى خود را کنترل کنيد؛زيبايى از دست رفته‏تان را به صورتتان باز گردانيد و خود را جبران کنيد.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى در خيابان و دانشگاه و... راه مى‏رويد و صد قافله دل کثيف، همره شما نيست.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى جولانگاه نظرهاى ناپاک و افکار پليد مردان شهرتان نيستيد.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى کرم قلاب ماهى‏گيرى شيطان براى به دام انداختن مردان شهر نيستيد.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى مى‏بينى که مى‏توانى اطاعت خدايت را بکنى؛ نه هوايت را.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى در خيابان راه مى‏رويد؛ در حالى که يک عروسک متحرک نيستيد؛ يک انسان رهگذريد.
نمى‏دانيد؛
« واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد اين حجاب! »
فاطمه ها بازدید : 10 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

وای سینما یه فیلم گذاشته خیلی قشنگه  حتما برو و فیلم رو ببین

نمیدونی فلان بازیگر چه شالی به سر کرده بود ...چه رنگی داشت اصلا نمیتونستی چشم ازش برداری....مدل مو هاش هم جالب بود ...مانتوش هم از این گرون قیمت ها بود از مامانم قول گرفتم که از اون شال ها برام بخره و اجازه بده که مو هامو اونجوری مدل کنم ...اگه اجازه بده مانتوش رو هم بخرم همه بهم توجه میکنن آره حتما من باید  مثل اون باشم....

با توجه به این امر الگو پذیری افراد وبه خصوص جوانان از عرصه ی سینما .....

چرا هیچ اقدامی به وضع بی حجابی در سینما ها نمیشود...؟؟؟؟

چرا گشت ارشاد فقط به افراد در خیابان ها و مکان های عمومی تذکر میدهند؟؟؟

چرا هیچ امر به معروفی به سینما ها نمیشود؟؟؟

خیلی غصه میخورم که آمار ما با حجاب ها روز به روز کم تر و کم تر میشود و آمار بی حجابی سر به فلک میکشد...

خدا رو شکر من در شهری زندگی میکنم که به سیاهی چادر خود افتحار میکند...در یک شهر مذهبی ...

ولی خوب گشت ارشاد دختری که مانتو کوتاه،وموها رو بیرون گذاشته و ساپورت به پا کرده و گردن خود را به نمایان گذاشته را دستگیر میکند آن هم در جلو جمع درسته که بی حجابه و باید باهاشو ن برخورد کرد ولی چرا به گونه ای برخورد میکنیم که اون فرد بیشتر لجبازی کند یا از آن بدتر بخاطر ترس از دستگیر شدن با حجاب بشود و چادر به سر کند ولی چه ارزشی دارد وقتی از آن بیزار باشد و نداند که چرا آن را باید حجاب را رعایت کند ...

بیاییم کمی به ریشه ی این  فاجعه بنگریم...

شاید ریشه اش خانواده و به خوصوص والدین باشن

ویا همان الگوی پذیری آن ها باشد از افراد برجسته ....

و یا ترس از تمسخر کردن باشه...

به هر حال اگه بجای دستگیر کردن بیاییم و با آن ها صحبت کنیم  که  اثر  آن چند برابر است...شاید کار آسانی نباشد ولی وقتی یه فرد بی حجاب با صحبت های ما روی به حجاب بیاورد و لذت ببرد واقعا خوشحال کننده است

پس بیاییم جوری دیگر نگاه کنیم

 

فاطمه ها بازدید : 8 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

در جامعه دختر و پسری به هم می رسند…

* پسر: چرا خود را کامل نپوشانده ای؟

- دختر: من زیبا هستم و نمی خواهم آن را مخفی کنم….

* پسر: چرا فکر می کنی باید زیبایی ات را ارائه کنی؟

- چرا نباید ارائه کنم؟ چرا خود را نشان ندهم؟ من برای کسی این کار را نمی کنم، فقط دوست ندارم خودم را در حجاب مخفی کنم…

* حجاب که مخفی کردن خود نیست… حجاب مخفی کردن از ناخود است…

- من نمی خواهم کمالاتم را مخفی کنم، من یک زن زیبا هستم و با آنها که زشتند و خود را پوشانده ام فرق دارم، نمی خواهم اُمّل و عقب افتاده به نظر برسم…

* چه کسی گفته زیبایی جسم، تعیین کننده کمالات است؟ جمال با کمالات فرق دارد. آنها که در تاریخ به انسان های بزرگ و کامل شهرت داشته اند، آیا خود را به نمایش گذاشته اند؟ مثلاً حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای نشان دادن کمالاتش باید خود را نشان می داد؟ می دانی که اینگونه نشده است…

- اینقدر حضرت زهرا(س) را به سرم نکوبید… حضرت زهرا(س) برای اعراب ۱۴۰۰ سال پیش الگو بوده است… من دختر و زن امروزم… این روزگار اخلاق خودش را می طلبد…

* مگر قران نخوانده ای؟ آیه “رسول الله اسوة الحسنه” را خوانده ای ؟ خوب وقتی رسول خدا(ع) به قول قرآن کریم برای مااسوه حسنه است، مگر می شود دخترش نباشد؟ حدیث از امام زمان (عج) را نشنیده ای؟ که می گوید: فاطمه (س) دختر محمد(ص) برای من نمونه ای کامل است…؟ پس چرا این محبوبه خدا را به زمان خودش و برای چند عرب محدود می کنی؟

- من دوست دارم به قانون روزگار خودم زندگی کنم، قانون عصر جدید..

* یعنی قانون عصر جدید با قانون خدا نیز باید متفاوت باشد؟ مگر نخوانده ای که در قرآن، سنت ها و قوانین خدا تغییر نمی کند؟همه تاریخ یک قانون نوشته شده دارد که لایق پیروی کردن است و آن نیز قرآن است که خداوند همه چیز را در آن تدوین کرده است…

- من آیه ای در مورد حجاب در قرآن سراغ ندارم…

* آیه ۳۱ سوره نور ، و ۵۹ سوره احزاب اشاره ای مستقیم به حجاب و عفاف در زنان دارد. سوره نور به نوعی سوره عفاف و حیا و حجاب است. شروعش نیز در قرآن نمونه ندارد. همه جا در قرآن می گوید: نازل کردیم این کتاب را، اما در سوره نور و آیه اول می گوید نازل کردیم این سوره را و عمل به آن را فریضه و واجب می داند…

- خوب چرا تو نباید چشمت را بپوشانی تا من راحت و آزاد پوششم را خودم انتخاب کنم؟

* در قرآن به من قبل از تو تذکر داده اند… آیه ۳۰ سوره نور اول به چشم پاکی و حجاب مردان تذکر داده و بعد به شما. اما اگر کمی از روحیات مردان را بدانی، می فهمی مرد با یکبار دیدن زنی نامحرم ممکن است به گناه بیفتد و این به خاطر ضعف او در مقابل قوه جنسی خود است درست بر خلاف زنان. حتی در قرآن آیاتی داریم که مکر شیطان را ضعیف(۴/۷۶)، و مکر زنان را بسیار بزرگ می شمارد(۱۲/۲۸)

- جمله ای زیبا می گویم از مردان و پسرانی که طرفدار آزادی پوشش من هستند، بشنو که جوابی برایش نداری: می گویند حجاب زنان و دختران میهنم، پلک چشم ماست. یعنی چرا او خود را به زحمت بیندازد، ما چشم خود را کنترل می کنیم.

* این هم حرف مضحکی است. مگر می شود تو هر گونه می خواهی در جامعه بگردی و دیگران همه با این اعتقاد خود را کنترل کنند. یعنی همه این پسران و مردانی که اینگونه می گویند، می خواهند تو آزاد باشی؟ یا اینکه می خواهند تو برای هوسرانی آنها آزاد باشی؟ وقتی خدا به مردان می گوید: چشمت را بپوشان و نگاهت را کنترل کن، بعدش هم به زنان دستور پوشش می دهد و این را برای شما، حتی اگر چشم مردان کنترل شود، بهتر می داند.

تاریخ را نخوانده ای: وقتی مردی کور به خانه رسول الله(ص) می رود و حضرت زهرا(س) خود را می پوشاند و از اتاق بیرون می رود، به نظرت نمی توانست به خاطر کوری آن مرد خود را نپوشاند؟ این در حالیست که حضرت زهرا(س) در جواب رسول خدا می گوید: او مرا نمی بیند، من که او را می بینم

 

این یعنی فقط دیده شدن و دیده نشدن مهم نیست، بلکه نفس اینگونه پوشش در جامعه بسیار مهم است، و پوشش در پاکی روح و روان و اعتقاد زنان و دختران تاثیر مهمی دارد…

دختر سرش را پایین انداخت و رفت…

دلم سوخت که چرا برخی از زنان و دختران میهنم کاری را می کنند که فقط مورد تائید شیطان ها و شیطان دوستان باشند…

خدایا همه ما را به راه خودت رهنما باش…

فاطمه ها بازدید : 6 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)


امروز داشتم راه خودم را ميرفتم ديدم خانمي پانصد متر جلو تر از من داره راه ميره مانتو نداشت، فقط شلوار و كاپشن ورزشي پوشيده بوده يك شال يك وجبي هم سرش كرده بود و شال را گذاشته بود توي لباسش.
تو دلم خدا خدا كردم بگم يا نگم بهش. خلاصه عزمم را جزم كردم تا رسيدم جلوش همش صلوات ميفرستادم سلام كردم و جواب سلامم را داد با لبخند گفتم پياده رويي ميكنيد؟ گفت بله هر روز كار من اينه گفتم جه جالب منم دارم پياده روي ميكنم گفت اگه اومدي بكي حجابم كافي نيست حتي برا ورزش، خدا روزيتو جاي ديگه حواله كنه به نظرت چرا تنهام جون همه به خاطر حجابم با من نيومدن پياده روي گفتم خدا رو شكر كه متوجهش شديد واقعا برازنده ی شخصيت شما نيست. اين حجاب ميتونيد بريد باشگاه هايي كه پيست پياده روي دارند راحت پياده رويي كنيد. حتي اونجا حجابتون ميتونه از اينم كمتر باشه. گفت خب ديگه حرفات اگه تمام شد به سلامت هدفون تو گوشم است ميخواهم بشنوم. حجابم هم به خودم ربط دارد.
نميدونم چي بگم ولي كلا لال شدم در مقابلش.
در اين مواقع بايد چه كار كرد به نظرتون ؟؟؟؟

فاطمه ها بازدید : 7 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)


برای بار اول رفته بودیم بیمارستان و با روپوش سفید تو راهروهای بیمارستان قدم میزدیم! از روبرو یه خانم بدحجاب میومد که با تلفن حرف میزد. وقتی داشت از کنارم رد میشد، بهش گفتم: خانم گلوتون خیلی پیداست. و رد شدم. یه خانمی گوشوارش پیدا بود، دوستم با اشاره بهش گفت . تو حیاط بیمارستان یه خانمی با یه ساق تنگ بود. بهش گفتم: خانم ساقی که پوشیدید، خیلی تنگه. اون خانمم فک کنم گفت باشه!
برام جالب بود که با این روپوش سفید، راحت میشه امربمعروف کرد و مردم هم راحت تر میپذیرفتن. دوستانی که در بیمارستان ها هستید، از موقعیتی که دارید استفاده کنید که حرفتون خیـــــلی اثر داره!
یه دخترخانم بیماری روی تخت بیمارستان نشسته بود و روسریشو درآورده بود. دیدمش و شوکه شدم. اما کاری نکردم. در اتاق بسته شد و من خدا رو شکر کردم! یهو یه آقایی برای تمیز کردن اتاق، درو باز کرد و وارد شد و من که همون کنار وایساده بودم، مثل اسپایدر من(!) خودمو پرتاب کردم تو اتاق و به دختره گفتم: روسریتونو بپوشید! پوشید.
دفعه دوم که رفتیم بیمارستان، بیمارمون یه آقایی بود که متأسفانه مشروب مصرف میکرد. قبلاً هم همچین موردی دیده بودم. اما هر جور با خودم کلنجار رفتم دیدم هیچ رقمه نمیشه بیخیال شم. بعد از گرفتن شرح حال، بهشون از مضرات(!) مشروب کمی توضیح دادم. خدارو شکر خوب بود

فاطمه ها بازدید : 8 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

 

خواهرم  ای دختر  ایران  زمین

یک نظر عکس شهیدان را ببین

 

                                        در خیابان  چهره  آرایش  مکن

                                        از جوانان سلب آسایش مکن

 

خواهر من این لباس تنگ چیست

پوشش چسبان رنگارنگ چیست

 

                                         پوشش  زهرا  و زینب بهترین

                                         بر تو ای محبوبه خواهر آفرین

 

پیش  نامحرم تو طنازی مکن

با اصول شرع لجبازی مکن

 

                                          یادت  آید  از  پیام  کربلا

                                          گاه گاهی شرمت آید از خدا

 

در جوارش خویش را مهمان نما

با خدا باش و بده دل را صفا

 

                                        یاد  کن  از  آتش  روز  معاد

                                        طره گیسو را مده بر دست باد

 

زلف را از روسری بیرون مریز

با حجاب خویش از پستی گریز

 

                                          در امور خویش سرگردان مشو

                                          نو عروس چشم نا محرم مشو

 

خواهر من قلب مهدی خسته است

از گناه ماست کو رو بسته است

 

 

                                             خواهرم ديگر تو كودك نيستي


                                            فاش مي گويم عروسك نيستي

تعداد صفحات : 8

درباره ما
…..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` نتايج حاصل از اين نوشتار عبارتند از: 1)حجاب در لغت به دو معناي مانع و پوشش آمده است؛ 2)در قرآن كريم نيز حجاب به معناي مانع به كار رفته است؛ 3)در اصطلاح فقها حجاب را به معناي پوشش به كار رفته است؛ 4)در قرآن كريم به سه گونه حجاب اشاره شده است كه عبارتند از: حجاب پوششي، رفتاري و گفتاري؛ 5)فلسفه حجاب در قرآن عبارت است از: پاسخ به ميل فطري، مهار میل به خود نمایی و کاهش التهاب‌های جنسی الان به نظر شما این دخترایی که حجاب ندارن و می تونم بگم در واقع برهنه هستن به نظر شما عفاف دارن الان؟؟؟ باید بدونید که عفاف به دنبال حجاب میاد..این دو تا لازم و ملزوم همدیگه ان …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` حجاب تنها گنجی است که تمام نشدنی ست.. حجاب حفاظی است درمقابل تیرهای زهرآگین چشم نامحرم... حجاب یعنی حجاب نه هیچ چیز دیگر... امام علی(ع) در وصیت خویش به امام حسن(ع) فرمود:با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار می دهی،چشم آنان را از حرام و هوس باز دار چرا که حجاب برای آنان ثبات و آرامش بیشتری به ارمغان می آورد.از خروج بی رویه زنان از منزل جلوگیری کن زیرا مفاسد دارد و اشخاص نامطمئن را در خانه بر آنان وارد نکن.نامه
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 73
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 26
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 26
  • بازدید ماه : 29
  • بازدید سال : 126
  • بازدید کلی : 2,426
  • کدهای اختصاصی

    قالب وبلاگ

    کد حرکت متن دنبال موس

    PlaySong.IR

    دریافت کد خوش آمدگویی style="text-align: center;">