loading...
حجاب اسلامی
فاطمه ها بازدید : 8 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

 

عفاف و حجاب به عنوان دو ارزش در جامعه‌ی بشری به ویژه جوامع اسلامی همواره در کنار هم و گاه به جای هم به کار رفته‌اند.

با توجه به معانی ذکر شده، حجاب یک امر ظاهری و بیرونی است؛ یعنی در حقیقت پوشش ظاهری افراد، به ویژه زنان را حجاب می‌گویند. اما «عفاف» یک حالت درونی است که انسان را از گناه و حرام باز می‌دارد و آثار آن در گفتار و رفتار انسان نمود پیدا می‌کند.

از مقایسه معانی «حجاب» و «عفاف» به این نتیجه می‌رسیم که عفاف یک حالت نفسانی و درونی است که نمودهای گوناگونی دارد از جمله، عفت در نگاه، عفت در گفتار، عفت در راه رفتن، عفت در زینت، عفت در پوشش و... که «حجاب» در حقیقت همان نمود «عفاف» در نوع پوشش (خصوصاً) است. در حقیقت، استعمال لفظ عفاف در مورد «حجاب و پوشش و...» از قبیل استعمال  لفظ کل در برخی از مصادیق آن است.

فاطمه ها بازدید : 7 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

آشنايي با مفهوم و تعريف واژگان كليدي موجود در اين نوشتار در روشن كردن بحث نقش به سزايي دارد.
الف. حجاب
«حجاب» واژه‌ای عربی است و زبان شناسان عرب، برای آن، دو معنای اصلی برشمرده‌اند:
1- حجاب، به مفهوم مانع و حایل میان دو چیز است، خواه آن دو چیز از امور مادی و اشیائی محسوس باشد و یا از امور معنوی و غیر محسوس. راغب چنین می‌گوید:
حجب و حجاب به معنای منع از وصول و رسیدن دو چیز به همدیگر است.
صاحب مقاییس اللغه نیز می‌آورد:
«حجب دارای یک معنای اصلی است و آن منع است. گفته می‌شود: حجبته، یعنی؛ منع کردم او را.»
همچنین فيومي مي‌نويسد:
«حجب به معنای منع است و از همین رو به پوشش حجاب گفته می‌شود زیرا پوشش مانع از مشاهده می‌شود و به دربان حاجب گفته می‌شود چون مانع و بازدارنده از ورود دیگران است. اصل معنای حجاب، جسمی است که بین دو جسد حائل می‌شود و گاه بر امور معنوی نیز به کار می‌رود؛ از این رو گفته شده است: «عجز» حجاب میان انسان و مراد اوست و «معصیت» حجاب بین بنده و پروردگار اوست.»
2- حجاب به معنای ستر و پوشش
جوهري معنای «پوشش» را برای حجاب ذكر كرده و گفته است:
«حجاب یعنی پوشش و حجاب درون انسان، یعنی آن چه که بین قلب و اعضای دیگر حائل می‌شود.» همچنان که ابن منظور نیز در لسان العرب، حجاب را به معنای «ستر» دانسته و گفته است:
«حجاب به معنای ستر و پوشش است: «حجبه» یعنی آن را پوشانید، زن محجوب، زنی است که پوشیده باشد.»
در تعیین این که از میان این دو معنا کدام یک اصلی و یا هر دو معنا در عرض یکدیگر معانی اصلی به شمار می‌آید، نظر مؤلف
«التحقیق فی کلمات القرآن» را در اینجا می‌آوریم.
«حجاب در اصل به معنای مانع از تلاقی دو چیز یا اثر آن دو است،  چه هر دو چیز مادی و دیگری معنوی و نیز بدون تفاوت از این ناحیه که آن مانع و حجاب، شیء مادی باشد یا امر معنوی.»
کاربرد قرآنی حجاب نیز دلالت بر آن دارد که معنای حجاب همان «منع» است و اگر به پوشش و ساتر، حجاب گفته می‌شود، از آن رو است که پوشش، مانع از دیدن و از مصداق‌های حجاب است. چنان که خصوصیات پیش گفته معنایی درباره‌ی حجاب را نیز می‌توان در کاربردهای قرآنی سراغ گرفت مانند:
1- «و اذا سألتموهن متاعاً فسئلوهن من وراء حجاب...»
«و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را از آنان [همسران پیامبر] می‌خواهید از پشت پرده بخواهید.»
در این آیه‌ی شریفه، حجاب به معنای مانع (مانع دیدن) است و حجاب خود و هر دو طرف آن جملگی امور مادی و محسوس‌اند.
2-
«و بینهما حجاب»
«و در میان آن دو  [بهشتیان و دوزخیان] حجابی است.»
حجاب در این آیه نیز به معنای مانع رسیدن دو گروه به یکدیگر است و همچنین نوع حجاب میان بهشتیان و دوزخیان و دو طرف آن، هر دو گونه مادی و معنوی را براساس معاد جسمانی و یا روحانی، برمی‌تابد.
3- «و ماکان لبشرٍ ان یکلمه الله وحیاً او من وراء حجاب»‌
«و چنین نبوده است که خدا با انسانی سخن بگوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب.»
حجاب میان انسان و خداوند به مفهوم وجود مانع دیدن خداوند از سوی انسان و بی‌تردید، امر معنوی است چنان که دو طرف حجاب ـ خدا و انسان ـ یکی مادی و دیگری معنوی است.
بدین سان می‌توان نتیجه گرفت که اصل معنای حجاب، منع است و پسوند و خصوصیت مادی و یا معنوی بودن حجاب و یا اطراف آن، در مفهوم این واژه نهفته نیست بلکه متناسب با مقام و قرائن بیرونی می‌توان به مادی و یا معنوی بودن حجاب و اطراف آن راه یافت.
تعریف اصطلاحی حجاب
حجاب در کاربرد فقهی و اصطلاح فقیهان، قلمرو کوچکتر و معنای محدودتری دارد و مقصود از آن پوشش ویژه‌ای برای زنان است که مانع و بازدارنده‌ی نگاه نامحرمان به او و یا مانع انگیزش تمایل جنسی مردان باشد. پیدایش و کاربرد این اصطلاح به جای ستر که در گذشته، میان فقیهان معمول بوده، به باور برخی از محققان چون شهید مطهری، پیشینه‌ی چندانی ندارد و «یک اصطلاح نسبتاً جدید است.
خاستگاه این اصطلاح و معنا، شماری از روایات و آیات قرآن است که در برخی از آنها، واژه‌ی حجاب در معنای پرده و چیزی که مانع از دیده شدن می‌شود به کار رفته است و در برخی دیگر هر چند واژه‌ی حجاب به کار نرفته اما محتوای آن حجاب به معنای پیش گفته را می‌رساند.
ب. خمار و جلباب
دو واژه‌ی «خمار» و «جلباب» نقش کلیدی در فهم حدود حجاب اسلامی دارند، و از آنها بیشتر با عناوین «مقنعه» و «چادر» در جامعه ما یاد می‌شود.
ضرورت پوشیدن خمار از آیه شریفه سوره نور استفاده می‌شود که می‌فرماید: «ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن»
راغب ذیل واژه‌ی خمار می‌نویسد:
«خمار در اصل به معنای پوشاندن چیزی است و در اصطلاح پارچه‌ای که زن سرش را با آن می‌پوشاند اطلاق می‌شود.»
در «لسان العرب» می‌خوانیم:
«خمار برای زن است و آن دستاری است که زن سرش را با آن می‌پوشاند.»
بنابراین می‌توان گفت که «خمار» به معنای چارقد و مقنعه است و از آن جهت به آن خمار می‌گویند که سر را می‌پوشاند، اما نکته‌ای که قابل توجه است این است که کارکرد مقنعه فقط پوشاندن سر نیست؛ بلکه باید گریبان را نیز بپوشاند و این معنا از کلمه‌ی «جیوب» فهمیده می‌شود.
صاحب «التحقیق» در تعریف «جیوب» آورده است:
«قسمتی از پیراهن که برای داخل شدن سر به آن باز می‌باشد،»
بنابراين جیب به معنای گریبان است.
در این آیه شریفه خدای متعال طرز پوشیدن خمار را به زنان آموزش می‌دهد و به زنان مؤمن دستور می‌دهد که از پوششی استفاده کنند که علاوه بر سر، گریبان آنها را هم بپوشاند، چون تا آن زمان زنان از روسری استفاده می‌کردند و غالبا پشت گوش می‌انداختند و چون یقه لباس آنها باز بود، پوشش کافی نداشتند و گردن و گریبان آنها در معرض دید بود تا وقتی که این آیه نازل شد و امر به پوشاندن این اعضا داد.
آیه‌ای دیگر چگونگی پوشیدن چادر را به زنان آموزش می‌دهد و می‌فرماید:
«یا ایها الناس قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلایوذین و کان الله غفورا رحیما»
«اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است.»
کلمه «یدنین» از ریشه «دنو» به معنای نزدیک است. و «جلباب» جامه‌ای است سرتاسری که تمامی بدن را می‌پوشاند.
ابن منظور ذیل «جلباب» چنین می‌آورد:
«ثوب اوسع من الخمار، دون الدواء تغطی به المرأه رأسها و صدرها»
«لباسی بزرگتر از خمار (روسری) که غیر از داء است و زن سر و سینه‌اش را با آن می‌پوشاند.»
 در قاموس المحیط آمده است:
«جلباب ... ثوب واسع للمرأة دون الملحفه او ما تغطی به ثیابها من فوق کالملحفة او هو خمار»
جلباب در ملل و نحل مختلف مصادیق گوناگونی پیدا می‌کند، اما آن چیز که در همه مشترک است، پوشش اندام و برجستگی‌های بدن است و بیانگر یک نوع پوشش سرتاسری است که در ایران به آن چادر گفته می‌شود.
حجاب در اصطلاح فقها
فقها در تعریف حجاب گفته‌اند:
حجاب لباسی است که زن برای حفظ عورت از اجانب می‌پوشد.
در این تعریف، دو نکته قابل تأمل وجود دارد:
اول: لفظ «مرأة» است که نشان می‌دهد حجاب مترادف «پوشش زن» است. و تعبیر حجاب مردان، قابل تأمل می‌باشد.
دوم: بنا بر تعریف فوق، پوشش زن در هنگام نماز، حجاب نامیده نمی‌شود. تحقیق و تفحص در کتب فقیهان مسلمان (اعم از شیعه و سنی) ما را به این حقیقت هدایت می‌کند که حجاب به عنوان یک تکلیف شرعی و حکم الهی جایگاه خاص و ویژه‌ای در شرع مقدس اسلام دارد؛ به گونه‌ای که اصل این حکم از ضروریات دین بوده و تنها اختلاف در جزئیات مسأله است.
از آنجا که وظیفه فقه تبیین احکام الاهی و حدود آنهاست در کتب فقیهان مسلمان حدود پوشش زن (یا حجاب) چنین تعیین شده است:
«زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند، بلکه احتیاط واجب آن است که بدن و موی خود را از پسری هم که بالغ نشده ولی خوب و بد را می‌فهمد و به حدی رسیده که مورد نظر شهوانی است، بپوشاند.»
اما نکته‌ای که هنگام جستجوی واژه حجاب در آثار فقیهان دینی به چشم می‌خورد آن است که فقها از لفظ حجاب استفاده نکرده‌اند، بلکه بیشتر واژه «ستر» را به کار برده‌اند و احکام آن را ذیل مباحث دیگر عنوان کرده و باب مستقلی بدان اختصاص نداده‌اند مثلاً بعضی در «کتاب الصلاة» و در بحث از این مسأله که هنگام نماز پوشش باید چگونه باشد، فصلی با عنوان «فی الستر و الساتر» گشوده و در آن ضمن بحث از نحوه پوشش حین صلاة، از پوشش زن نزد نامحرم هم سخن گفته و حد آن را تعیین کرده است.
بعضی دیگر در احکام نکاح و ذیل عنوان «احکام نگاه کردن» حدود پوشش زنان را مطرح کرده‌اند. نتیجه بحث آنکه، حجاب در فقه به معنای پوشش خاص زنان است که همه بدن را به جز صورت و دو دست از نامحرمان بپوشاند که حکم آن در شرع مقدس اسلام «وجوب» است.
امروزه نزد عامه‌ی مردم آن معنایی از حجاب که بیش از همه به ذهن می‌آید، همین معنای فقهی حجاب می‌باشد. اما در کتب فقها بیشتر از واژه «ستر» استفاده شده و از این نظر واژه حجاب از الفاظی است که استعمال آن نسبتاً جدید است. در واقع دقیقاً معلوم نیست که از چه زمانی و چرا واژه‌ی حجاب در معنای پوشش زن به کار گرفته شده است.
ب. عفت
سومین واژه کلیدی در این تحقیق واژه‌ی عفت است.
خليل فراهيدي در اين باره مي‌نويسد:
«العفة الكف عما لايحل»
«عفت اجتناب از آنچه كه حلال نيست، مي‌باشد.»
در لسان العرب نيز ذیل واژه‌ی عفت چنین آمده است:
«الكف عمّا لایحل و یجمل: عفّ عن المحارم و الاطماع الدنیه»
«خودداری از آنچه که حلال و زیبا نیست، خودداری از حرام‌ها و طمع‌های پست»
آنچه از جستجو در سایر کتاب‌های لغت می‌توان فهمید این است که «عفت» به معنای نگه داشتن نفس از ارتکاب معاصی و کارهای حرام می‌باشد.
برخی از علمای اخلاق گفته‌اند:
«عفت دارای مفهوم عام و خاص است؛ مفهوم عام آن خویشتن داری در برابر هر گونه تمایل افراطی و نفسانی است و مفهوم خاص آن خویشتن داری در برابر تمایلات بی‌بند و باری جنسی است.»
آنچه از خمیر مایه‌ی این چند تعریف به دست می‌آید، اين است كه عفّت ـ به معنای رام بودن قوه‌ی شهوانی ـ تحت حکومت عقل است. البته با رعایت شرط اعتدال، یعنی نه غرق در شهوات شویم که به افراط گراییم و نه ترک غرایز کنیم که به تفریط دچار آییم. بلکه استفاده صحیح و مشروع نماییم؛ زیرا خدای تعالی همه غرایز را به حکمت در وجود آدمی قرار داده است.
فاطمه ها بازدید : 8 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

داشتم از یکی از خیابون های مرکز شهرمون رد میشدم…

دیدم دختر خانومی یه ساپورت پوشیده با یه مانتوی نخی خیلی خیلی راحتی که همه وجناتش پیدا بود…

 

من که یه خانوم بودم خجالت میکشیدم بهش نگاه کنم…..آخه خیلی جلب توجه میکرد…

رفتم جلو و با احترام بهش سلام دادم و روز بخیر گفتم……. منو دید گفت…

ها!!……… چیه لابد اومدی بگی که این چه وضعشه؟…….. مگه وکیل وصی مردمی؟……..

ولی من بهش گفتم که نه باهات کاری ندارم خواستم بپرسم که ساپورت خوشکلی داری خیلی خوش رنگه بهت هم خیلی میاد از کجا گرفتی؟…

m_img

کم مونده بود شاخ در بیاره……. با صدای آرومی گفت واقعا… ببخش فکر کردم که شما هم مثل بعضی ها میخواهی گیر بدی……….

گفتم که نه کاری باهات ندارم لباس خوشگلی داری ولی لباس خوشگل رو باید جاهای خوشگل پوشید حیف نیست این لباسهای خوشگل رو برای آدمهای هرزه نشون بدی اونهایی که دندون برای من

و شما تیز کردن؟!!!…

 

 

 

دیدم سرش رو انداخت پائین گفت: عوضش می کنم ولی پول آژانس ندارم……. پیش خودم گفتم لابد از خونه تا اینجا که میگفت مسافت زیادی داره حتما پیاده اومده………. برای خود نمایی بوده یا؟…… چند نفر تا اینجا مزاحمش شدن؟

در هر صورت، با هم دیگه سوار آژانس شدیم و رفتیم سر کوچه شون پیاده شد…. پیاده شدنی بهم گفت که خیلی ماهی…… چند بار دیگه بعد اون قضیه دیدمش، این دفعه مانتوی خوبی پوشیده بود ولی میتونه بهتر هم بشه..

با خودم گفتم که اگه باهاش بد برخورد میکردم آیا اون لباس زشت رو عوض میکرد…….؟
خدایا شکر به ارزش حجابی که بهم دادی

فاطمه ها بازدید : 7 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

____خانوووووووم… شــماره بدم؟

______خانوم خوشــــــگله! برسونمت؟

_____خوشــــگله! چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟

03950614592762117899

این‌ها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می‌شنید!

***

بیچــاره اصلاً اهل این حرف‌ها نبود… این قضیه به شدت آزارش می‌داد.

تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگی‌اش بازگردد.

روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…

شـاید می‌خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی…!

دخترک وارد حیاط امامزاده شد… خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…

دردش گفتنی نبود…!

رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…وارد حرم شد و کنار ضریح نشست. زیر لب چیزی می‌گفت انگار! خدایا کمکم کن

چند ساعت بعد، دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…

خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنند!

دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند… به سرعت از آنجا خارج شد… وارد شــــهر شد…

امــــا…اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی‌کرد…!

انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی‌کرد!

احساس امنیت کرد… با خود گفت: مگه می شه انقد زود دعام مستجاب شده باشه! فکر کرد شاید اشتباه می‌کند! اما این‌طور نبود!

یک لحظه به خود آمد…

دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…!

فاطمه ها بازدید : 12 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

واقعا چه لذتی دارد این حجاب ؟
......نمى‏دانيد؟؟.....
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى سياهى چادرم،
دل مردهايى که چشمشان به دنبال خوش‏رنگ‏ترين زن‏هاست را مى‏زند.
نمى‏دانيد چقدر لذت‏بخش است وقتى وارد مغازه‏اى مى‏شوم و مى‏پرسم:
آقا! اينا قيمتش چنده؟
و فروشنده جوابم را نمى‏دهد؛
دوباره مى‏پرسم: آقا! اينا چنده؟ فروشنده که محو موهاى مش‏کرده زن ديگرى است و حالش دگرگون است، من را اصلاً نمى‏بيند.
باز هم سؤالم بى‏جواب مى‏ماند و من، خوشحال، از مغازه بيرون مى‏آيم.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى مردهايى که به خيابان مى‏آيند تا لذت ببرند، ذره‏اى به تو محل نمى‏گذارند.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى شاد و سرخوش، در خيابان قدم مى‏زنيد؛ در حالى که دغدغه اين را نداريد که شايد گوشه‏اى از زيبايى‏هاتان، پاک شده باشد و مجبور نيستيد خود را با دلهره، به نزديک‏ترين محل امن برسانيد تا هر چه زودتر، زيبايى خود را کنترل کنيد؛زيبايى از دست رفته‏تان را به صورتتان باز گردانيد و خود را جبران کنيد.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى در خيابان و دانشگاه و... راه مى‏رويد و صد قافله دل کثيف، همره شما نيست.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى جولانگاه نظرهاى ناپاک و افکار پليد مردان شهرتان نيستيد.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى کرم قلاب ماهى‏گيرى شيطان براى به دام انداختن مردان شهر نيستيد.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى مى‏بينى که مى‏توانى اطاعت خدايت را بکنى؛ نه هوايت را.
نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى در خيابان راه مى‏رويد؛ در حالى که يک عروسک متحرک نيستيد؛ يک انسان رهگذريد.
نمى‏دانيد؛
« واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد اين حجاب! »
فاطمه ها بازدید : 10 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

وای سینما یه فیلم گذاشته خیلی قشنگه  حتما برو و فیلم رو ببین

نمیدونی فلان بازیگر چه شالی به سر کرده بود ...چه رنگی داشت اصلا نمیتونستی چشم ازش برداری....مدل مو هاش هم جالب بود ...مانتوش هم از این گرون قیمت ها بود از مامانم قول گرفتم که از اون شال ها برام بخره و اجازه بده که مو هامو اونجوری مدل کنم ...اگه اجازه بده مانتوش رو هم بخرم همه بهم توجه میکنن آره حتما من باید  مثل اون باشم....

با توجه به این امر الگو پذیری افراد وبه خصوص جوانان از عرصه ی سینما .....

چرا هیچ اقدامی به وضع بی حجابی در سینما ها نمیشود...؟؟؟؟

چرا گشت ارشاد فقط به افراد در خیابان ها و مکان های عمومی تذکر میدهند؟؟؟

چرا هیچ امر به معروفی به سینما ها نمیشود؟؟؟

خیلی غصه میخورم که آمار ما با حجاب ها روز به روز کم تر و کم تر میشود و آمار بی حجابی سر به فلک میکشد...

خدا رو شکر من در شهری زندگی میکنم که به سیاهی چادر خود افتحار میکند...در یک شهر مذهبی ...

ولی خوب گشت ارشاد دختری که مانتو کوتاه،وموها رو بیرون گذاشته و ساپورت به پا کرده و گردن خود را به نمایان گذاشته را دستگیر میکند آن هم در جلو جمع درسته که بی حجابه و باید باهاشو ن برخورد کرد ولی چرا به گونه ای برخورد میکنیم که اون فرد بیشتر لجبازی کند یا از آن بدتر بخاطر ترس از دستگیر شدن با حجاب بشود و چادر به سر کند ولی چه ارزشی دارد وقتی از آن بیزار باشد و نداند که چرا آن را باید حجاب را رعایت کند ...

بیاییم کمی به ریشه ی این  فاجعه بنگریم...

شاید ریشه اش خانواده و به خوصوص والدین باشن

ویا همان الگوی پذیری آن ها باشد از افراد برجسته ....

و یا ترس از تمسخر کردن باشه...

به هر حال اگه بجای دستگیر کردن بیاییم و با آن ها صحبت کنیم  که  اثر  آن چند برابر است...شاید کار آسانی نباشد ولی وقتی یه فرد بی حجاب با صحبت های ما روی به حجاب بیاورد و لذت ببرد واقعا خوشحال کننده است

پس بیاییم جوری دیگر نگاه کنیم

 

فاطمه ها بازدید : 9 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

در جامعه دختر و پسری به هم می رسند…

* پسر: چرا خود را کامل نپوشانده ای؟

- دختر: من زیبا هستم و نمی خواهم آن را مخفی کنم….

* پسر: چرا فکر می کنی باید زیبایی ات را ارائه کنی؟

- چرا نباید ارائه کنم؟ چرا خود را نشان ندهم؟ من برای کسی این کار را نمی کنم، فقط دوست ندارم خودم را در حجاب مخفی کنم…

* حجاب که مخفی کردن خود نیست… حجاب مخفی کردن از ناخود است…

- من نمی خواهم کمالاتم را مخفی کنم، من یک زن زیبا هستم و با آنها که زشتند و خود را پوشانده ام فرق دارم، نمی خواهم اُمّل و عقب افتاده به نظر برسم…

* چه کسی گفته زیبایی جسم، تعیین کننده کمالات است؟ جمال با کمالات فرق دارد. آنها که در تاریخ به انسان های بزرگ و کامل شهرت داشته اند، آیا خود را به نمایش گذاشته اند؟ مثلاً حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای نشان دادن کمالاتش باید خود را نشان می داد؟ می دانی که اینگونه نشده است…

- اینقدر حضرت زهرا(س) را به سرم نکوبید… حضرت زهرا(س) برای اعراب ۱۴۰۰ سال پیش الگو بوده است… من دختر و زن امروزم… این روزگار اخلاق خودش را می طلبد…

* مگر قران نخوانده ای؟ آیه “رسول الله اسوة الحسنه” را خوانده ای ؟ خوب وقتی رسول خدا(ع) به قول قرآن کریم برای مااسوه حسنه است، مگر می شود دخترش نباشد؟ حدیث از امام زمان (عج) را نشنیده ای؟ که می گوید: فاطمه (س) دختر محمد(ص) برای من نمونه ای کامل است…؟ پس چرا این محبوبه خدا را به زمان خودش و برای چند عرب محدود می کنی؟

- من دوست دارم به قانون روزگار خودم زندگی کنم، قانون عصر جدید..

* یعنی قانون عصر جدید با قانون خدا نیز باید متفاوت باشد؟ مگر نخوانده ای که در قرآن، سنت ها و قوانین خدا تغییر نمی کند؟همه تاریخ یک قانون نوشته شده دارد که لایق پیروی کردن است و آن نیز قرآن است که خداوند همه چیز را در آن تدوین کرده است…

- من آیه ای در مورد حجاب در قرآن سراغ ندارم…

* آیه ۳۱ سوره نور ، و ۵۹ سوره احزاب اشاره ای مستقیم به حجاب و عفاف در زنان دارد. سوره نور به نوعی سوره عفاف و حیا و حجاب است. شروعش نیز در قرآن نمونه ندارد. همه جا در قرآن می گوید: نازل کردیم این کتاب را، اما در سوره نور و آیه اول می گوید نازل کردیم این سوره را و عمل به آن را فریضه و واجب می داند…

- خوب چرا تو نباید چشمت را بپوشانی تا من راحت و آزاد پوششم را خودم انتخاب کنم؟

* در قرآن به من قبل از تو تذکر داده اند… آیه ۳۰ سوره نور اول به چشم پاکی و حجاب مردان تذکر داده و بعد به شما. اما اگر کمی از روحیات مردان را بدانی، می فهمی مرد با یکبار دیدن زنی نامحرم ممکن است به گناه بیفتد و این به خاطر ضعف او در مقابل قوه جنسی خود است درست بر خلاف زنان. حتی در قرآن آیاتی داریم که مکر شیطان را ضعیف(۴/۷۶)، و مکر زنان را بسیار بزرگ می شمارد(۱۲/۲۸)

- جمله ای زیبا می گویم از مردان و پسرانی که طرفدار آزادی پوشش من هستند، بشنو که جوابی برایش نداری: می گویند حجاب زنان و دختران میهنم، پلک چشم ماست. یعنی چرا او خود را به زحمت بیندازد، ما چشم خود را کنترل می کنیم.

* این هم حرف مضحکی است. مگر می شود تو هر گونه می خواهی در جامعه بگردی و دیگران همه با این اعتقاد خود را کنترل کنند. یعنی همه این پسران و مردانی که اینگونه می گویند، می خواهند تو آزاد باشی؟ یا اینکه می خواهند تو برای هوسرانی آنها آزاد باشی؟ وقتی خدا به مردان می گوید: چشمت را بپوشان و نگاهت را کنترل کن، بعدش هم به زنان دستور پوشش می دهد و این را برای شما، حتی اگر چشم مردان کنترل شود، بهتر می داند.

تاریخ را نخوانده ای: وقتی مردی کور به خانه رسول الله(ص) می رود و حضرت زهرا(س) خود را می پوشاند و از اتاق بیرون می رود، به نظرت نمی توانست به خاطر کوری آن مرد خود را نپوشاند؟ این در حالیست که حضرت زهرا(س) در جواب رسول خدا می گوید: او مرا نمی بیند، من که او را می بینم

 

این یعنی فقط دیده شدن و دیده نشدن مهم نیست، بلکه نفس اینگونه پوشش در جامعه بسیار مهم است، و پوشش در پاکی روح و روان و اعتقاد زنان و دختران تاثیر مهمی دارد…

دختر سرش را پایین انداخت و رفت…

دلم سوخت که چرا برخی از زنان و دختران میهنم کاری را می کنند که فقط مورد تائید شیطان ها و شیطان دوستان باشند…

خدایا همه ما را به راه خودت رهنما باش…

فاطمه ها بازدید : 6 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)


امروز داشتم راه خودم را ميرفتم ديدم خانمي پانصد متر جلو تر از من داره راه ميره مانتو نداشت، فقط شلوار و كاپشن ورزشي پوشيده بوده يك شال يك وجبي هم سرش كرده بود و شال را گذاشته بود توي لباسش.
تو دلم خدا خدا كردم بگم يا نگم بهش. خلاصه عزمم را جزم كردم تا رسيدم جلوش همش صلوات ميفرستادم سلام كردم و جواب سلامم را داد با لبخند گفتم پياده رويي ميكنيد؟ گفت بله هر روز كار من اينه گفتم جه جالب منم دارم پياده روي ميكنم گفت اگه اومدي بكي حجابم كافي نيست حتي برا ورزش، خدا روزيتو جاي ديگه حواله كنه به نظرت چرا تنهام جون همه به خاطر حجابم با من نيومدن پياده روي گفتم خدا رو شكر كه متوجهش شديد واقعا برازنده ی شخصيت شما نيست. اين حجاب ميتونيد بريد باشگاه هايي كه پيست پياده روي دارند راحت پياده رويي كنيد. حتي اونجا حجابتون ميتونه از اينم كمتر باشه. گفت خب ديگه حرفات اگه تمام شد به سلامت هدفون تو گوشم است ميخواهم بشنوم. حجابم هم به خودم ربط دارد.
نميدونم چي بگم ولي كلا لال شدم در مقابلش.
در اين مواقع بايد چه كار كرد به نظرتون ؟؟؟؟

فاطمه ها بازدید : 8 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)


برای بار اول رفته بودیم بیمارستان و با روپوش سفید تو راهروهای بیمارستان قدم میزدیم! از روبرو یه خانم بدحجاب میومد که با تلفن حرف میزد. وقتی داشت از کنارم رد میشد، بهش گفتم: خانم گلوتون خیلی پیداست. و رد شدم. یه خانمی گوشوارش پیدا بود، دوستم با اشاره بهش گفت . تو حیاط بیمارستان یه خانمی با یه ساق تنگ بود. بهش گفتم: خانم ساقی که پوشیدید، خیلی تنگه. اون خانمم فک کنم گفت باشه!
برام جالب بود که با این روپوش سفید، راحت میشه امربمعروف کرد و مردم هم راحت تر میپذیرفتن. دوستانی که در بیمارستان ها هستید، از موقعیتی که دارید استفاده کنید که حرفتون خیـــــلی اثر داره!
یه دخترخانم بیماری روی تخت بیمارستان نشسته بود و روسریشو درآورده بود. دیدمش و شوکه شدم. اما کاری نکردم. در اتاق بسته شد و من خدا رو شکر کردم! یهو یه آقایی برای تمیز کردن اتاق، درو باز کرد و وارد شد و من که همون کنار وایساده بودم، مثل اسپایدر من(!) خودمو پرتاب کردم تو اتاق و به دختره گفتم: روسریتونو بپوشید! پوشید.
دفعه دوم که رفتیم بیمارستان، بیمارمون یه آقایی بود که متأسفانه مشروب مصرف میکرد. قبلاً هم همچین موردی دیده بودم. اما هر جور با خودم کلنجار رفتم دیدم هیچ رقمه نمیشه بیخیال شم. بعد از گرفتن شرح حال، بهشون از مضرات(!) مشروب کمی توضیح دادم. خدارو شکر خوب بود

فاطمه ها بازدید : 9 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

 

خواهرم  ای دختر  ایران  زمین

یک نظر عکس شهیدان را ببین

 

                                        در خیابان  چهره  آرایش  مکن

                                        از جوانان سلب آسایش مکن

 

خواهر من این لباس تنگ چیست

پوشش چسبان رنگارنگ چیست

 

                                         پوشش  زهرا  و زینب بهترین

                                         بر تو ای محبوبه خواهر آفرین

 

پیش  نامحرم تو طنازی مکن

با اصول شرع لجبازی مکن

 

                                          یادت  آید  از  پیام  کربلا

                                          گاه گاهی شرمت آید از خدا

 

در جوارش خویش را مهمان نما

با خدا باش و بده دل را صفا

 

                                        یاد  کن  از  آتش  روز  معاد

                                        طره گیسو را مده بر دست باد

 

زلف را از روسری بیرون مریز

با حجاب خویش از پستی گریز

 

                                          در امور خویش سرگردان مشو

                                          نو عروس چشم نا محرم مشو

 

خواهر من قلب مهدی خسته است

از گناه ماست کو رو بسته است

 

 

                                             خواهرم ديگر تو كودك نيستي


                                            فاش مي گويم عروسك نيستي

فاطمه ها بازدید : 11 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

مردان بر خلاف زنان از ظرافت دلربايي و جاذبه هاي شديد جنسي كه بر اساس

حكمت الهي در وجود زنان قرار داده


 شده بر خوردار نيستند و از آنجايي كه پوشدگي بدن بر اساس حقيقت و آثار

وجودي آن است،حجاب كامل بدن


مردها تشريع نگرديده است .اما پوشش لباس ساده و داشتن  ظاهري متين براي

مردان لازم است. پوشيدن لباس


 هاي نازك و نا مناسب و شلوار هاي تنگ و چسبان و بدنما از قاموس اخلاق

مردان مسلمان به دور است .اين گونه


 مردان خودنما از فطرت خود به دور افتاده اند واز معلولين فرهنگي جامعه محسوب مي شوند.

فاطمه ها بازدید : 14 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

شايد۲۰سال پيش كسي به مخيله اش هم نميرسيد روزي در خيابان هاي شهر،دختراني

رامشاهده كنند كه سال ها مردم شايد آنها را درسالن هاي عروسي هم نمي ديدند.!!!!!


دختراني بزك كرده با موهاي پف كرده و بيرون ريخته ومانتو هاي كوتاه و تنگ و شلوار هايي

تنگ تر.!اين روند ۲۰سال طول كشيد تا به اينجا رسيد.


برعكس بعضي از ماها استعمارو استكبار صبر و حوصله ي زيادي دارد !!!


اولين كار ،گرفتن چادر بود از زنان ما!گفتند چادر حجاب برتر است و ميشود برتر نبود ميشود

مانتوي گشاد و مقنعه ي بزرگ پوشيد و با حجاب بود.حرف قابل قبولي بود كسي

نميتوانست به اين حرف اعتراض كند حتي اهالي مذهب!!!!


گام دوم ،گرفتن مقنعه بود.ميشود روسري بزرگ سر كرد !هم تنوع دارد هم حجاب است.يادم

ميايد روسري هايي بود با ضلع بيشتر از يه متر كه تا كمر خانم ها هم ميرسيد ...


خواب البته روسري مثل مقنعه نبود گاهي مو بيرون ميزد !!!


در فيلم هاي سينمايي هي مدل گذاشتند و زن هاي هنر پيشه مدل شدند و به تبع ان

دختران جوان هم از آنها ياد ميگرفتند ..

.

چشمهاي ما متوجه اين تغيير نميشد و اونقدر كم كم اين كار را كردند كه چشم ما عادت

ميكرد...مانند بچه اي كه جلوي چشم پدرو مادرش بزرگ ميشود و قد ميكشد و والدينش

حس نميكنند .


ما عادت كرديم به روسري هايي كه هر روز آب ميرفت و تبديل شد به نوار باريك و بعضا

توري!!!ومانتو هايي كه شاي د بهتر باشد بلوزو پيراهن راحت ناميدشان تا مانتو...


به هر حال كم كم كار به اينجا كشيد ومدام گفتند بي حجابي معضل فرهنگي است، براي

حل آن بايد كار فرهنگي كرد.!!!


سال ها گذشت و لباس ها آب رفت و كار فرهنگي در زمينه عفت و حجاب مشاهده نشد...


امسال هم مد پوشش خانم ها تغيير كرده است پوشيدن ساق شلواري(ساپورت)به جاي

شلوار يعني ديگر شلوار جين تنگ هم نه !! ساق شلواري!!!وبدون ترديد در يكي دو سال

آينده اين نيز كنار ميرود و...

.

يعني پس از اين كه چادر،مقنعه،مانتو،وروسري از زنان گرفته شد حالا رفتند سراغ شلوار!!


چشماي ما هنوز عادت نكرده اند ...اگر به اين هم عادت كنيم سر نوشت چادر و مانتو

روسري در انتظار اين ساق شلوار هم هست...


خدايي نكرده اين ها هم روز به روز كوتاه تر ونازكتر ميشود وما عادت ميكنيم. آن وقت

نميدانم بعدش سراغ چه خواهند رفت...؟؟؟


فاجعه فرهنگي پيش روي ماست كاش سياست ها كارش را به فرهنگ نكشد...

فاطمه ها بازدید : 8 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

 

مسأله ی حجاب در قرآن ؛

در قرآن با تعبیرات گوناگون از حیا (حجاب) سخن به میان آمده است : حیا در زبان (انعام ۱۰۸) ،حیا در طرز سخن گفتن (احزاب ۳۲) ،حیا در راه رفتن (قصص۲۵) ،حیا در شرکت در مجالس میهمانی (احزاب ۵۳) ،حیا در نگاه کردن (نور۳۰ و ۳۱) ،حیا در امور اقتصادی (بقره۲۷۳) ،حیا در ورود به منازل (نور   ۵۸و59) .

در اینجا به شرح مختصری از انواع حجاب ها (حیا) که در قرآن ذکر شده می پردازیم ؛

رعایت (حجاب) در راه رفتن در اسلام :

قرآن درباره تعریف دخترشعیب می‌ فرماید ، دختر خوبی بود  « تَمْشی‏ عَلَى اسْتِحْیاءٍ » [2] ، « تَمْشی » راه می‌رفت

« عَلَى اسْتِحْیاءٍ » روی حیا راه می‌رفت .

َ در جای دیگر می فرماید : " ولا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ " [3] .در قدیم زنانی بودندكه خلخال (مثل النگو) به پایشان بود ، و وقتی راه می‌رفتند صدا می‌كرد و مردم متوجه می‌شدند و جلب توجه می شد .خداوند به خاطر سالم ماندن قلب ها و جامعه ، این قبیل رفتارها را منع کرده است .

حجاب در کلام (نحوه ی سخن گفتن )  :

 اسلام نمی‌گوید زن حرف نزند ، می‌گوید حرف بزند اما با کرشمه وناز وخضوع در مقابل نامحرمان حرف نزند ؛ « فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً » [4] ، « تَخْضَعْنَ » از خضوع یعنی حرف که می‌زنند نازک و با کرشمه نباشد . چرا؟ برای اینکه « فَیَطْمَعَ » طمع می‌کند « الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ » آن کسی که در قبلش مرض است . قرآن می‌گوید خانم ها ،گفتگوهایتان بانامحرم خاضعانه نباشد . « فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ »

حجاب چشم ؛

قرآن می‌ گوید : برای حفظ عفت عمومی كسی بدون اجازه وارد خانه كسی نشود . حتی بچه‌هایی كه به تكلیف نرسیده‌اند اگرخواستند وارد خانه كسی بشوند در بزنند .

در جای دیگر می فرماید ؛« قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ » ؛ برای حفظ عفت عمومی چشم خود را پایین بیاندازند .

قانون ، قانون است !

 وقتی حدیث داریم نابینا كه وارد خانه پیامبر شد ،ایشان به همسرانش فرمود حجاب كنند ، گفتند نابینا است ، گفتند : حتی نسبت به مرد نابینا هم باید حجاب داشته باشید .چون قانون نباید لغو شود . چراغ قرمز آدم باید بایستد ولو نیمه شب باشد و ماشینی نیز نیاید . یعنی وقتی گفتند : چراغ قرمز است و ایست ! رعایت كن ! نباید بگوییم فلسفه چراغ قرمز این است كه ماشین ها به هم نخورند و حالا نیمه شب كه ماشینی نیست . نه ! وقتی گفتند ایست و چراغ قرمز ، چه ماشین باشد و چه نباشد باید رعایت شود .

 

مقام زن :

قرآن فرموده است ، زن كوثر است « إِنَّا أَعْطَیْناكَ الْكَوْثَرَ» ، خدا به پیغمبر فاطمه داد ، كوثر داد ، كوثر از كثیر است به معنای خیر بسیار ، زن مقامی این گونه دارد . امیر المؤمنین(ع) می‌فرماید : « إِنَّ الْمَرْأَه رَیْحَانَه وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَه » . زن ریحانه است ، كار خشونت آمیز به زن ندهید .

 زن می‌تواند الگوی تمام نسل بشر باشد . چگونه ؟! « وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ  . خداوند یك مثل زده است ، « للذین امنوا »  برای كسانی كه ایمان دارند . برای همه مؤ منین مثل زده است ، « امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ » نمونه و مثال ، زن فرعون است . یعنی زن می‌تواند به جایی برسد كه نمونه تمام انسانها باشد . تمام مردها  و زن ها باید از این زن یاد بگیرند

در اسلام حق انتخاب شوهر با زن است . امیر المؤمنین (ع) وقتی به خواستگاری حضرت زهرا (س) آمد ، رسول خدا فرمود اجازه بدهید كه من از فاطمه (س) اجازه بگیرم . رسول الله ازفاطمه اجازه می‌گیرد .

قرآن می‌گوید زنان تاریخ و مردان تاریخ همه  باید از زن فرعون درس بگیرند که چگونه در محیط کفر  و در کنار مردی که خود را خدای عالم می دانست و همه چیز را از آن خود می دانست  ،خود را حفظ کرد و نمونه ای برای عالمیان شد . باید از این زن درس گرفت ! سرانجام فرعون ، غرق شدن  و نابود شدن از صحنه ی جهان ، و اما سرانجام آسیه ، نمونه و الگو شدن !

زن در اجتماع ،آری یا خیر ؟!

اسلام با حضور زن در جامعه  مخالف نیست . اسلام با تبرّج ،خود نمایی وبی عفّتی مخالف است .در تاریخ اگر مطالعه ای داشته باشیم خواهیم دید که زنان بزرگی در جامعه حضور داشته اند و کارهای بزرگی هم انجام داده اند .

 مگر  حضرت زینب (ع) کربلا نرفتند و در شهرها و مسجدها سخنرانی نکردند ؟ حتی در تاریخ داریم که زنی در مسجد سخنرانی داشت و حضرت رسول او را بسیار تشویق کرد .

خدیجه (س) همسر پیامبر تاجر نمونه ی زمانش بود .در عین حال که در جامعه فعالیت اقتصادی بزرگی انجام می داد ،ذرّه ای از حجاب و عفّتش کمرنگ نشد .

پس باتوجه به این بررسی ها می توانیم به این نکته ی مهم برسیم که حضور زن یک اصل است و عفت عمومی هم یک اصل  ، و هیچ کدام  نباید به بهانه ی دیگری  کنار گذاشته شود .

فاطمه ها بازدید : 11 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

 

 

الف ـ حجاب در قرآن

واجب بودن حجاب برای زنان از ضروریات دین مبین اسلام است. واجب بودن حجاب از نظر قرآن، گفتار پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نیز به حکم عقل و اجماع رأی فقها و علمای اسلام امری ثابت است. در قرآن، حدود چهار آیه به واجب بودن حجاب دلالت دارد. اما در مورد حفظ عفت و پاسداری از حریم آن، بیش از ده آیه در قرآن وجود دارد.

 

چهار آیه ای که بر وجوب حجاب برای زنان دلالت دارد عبارتند از آیه: 30 سوره نور، 59، 33 و 23 سوره احزاب، که به هر کدام  اشاره میکنیم

 

الف ـ آیه 30 سوره نور:

«وَ قُلْ لِلْمُؤمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ اَبْصارِهِنَّ و یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زِیْنَتَهُنَّ إِلا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لاَ یُبْدینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ ...؛

 

ای پیامبر! به زنان باایمان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار نسازند، و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهران شان و سایر افراد محرم شان ...». در این آیه به پنج موضوع اشاره شده است:

 

زنان باید دیدگان خود را از نگاه به نامحرم فرو خوابانند.

 

ـ زنان باید دامن خود را از هر نوع عامل بی عفتی حفظ نمایند

 

ـ زنان باید زینت خود را جز آن مقدار که به طور قهری طبیعی است، پنهان سازند.

 

ـ زنان باید روسری های خود را بر گردن و سینه بیفکنند.

 

ابن عباس در معنی این جمله می گوید: «یعنی زن باید مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.»

 

ـ زنان باید زینت خود را جز برای افراد محرم آشکار نسازند.

 

ب ـ آیه 59 سوره احزاب:

«یا اَیُّها النَّبیُّ قُل لاَِزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلابیبِهِنَّ ذلِکَ اَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلایُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللّه ُ غَفُورا رَحیما؛

 

ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو جِلْباب ها (= روسری های بلند) خود را بر خویش افکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تاکنون خطا کرده اند توبه کنند). خداوند همواره آمرزنده مهربان است

 

این آیه علاوه بر تصریح حجاب، به یکی از فلسفه های حجاب که عدم آزار از ناحیه مزاحم هاست اشاره نموده است.

 

ج ـ آیات 32 و 33 سوره احزاب:

«یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا. وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلیَّةِ الاْءُولی؛

 

ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید، اگر تقوا پیشه کنید، پس به گونه هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید (و در خانه های خود بمانید) و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید

 

فاطمه ها بازدید : 11 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

بهانه می کند و می گوید کجای قرآن آمده حجاب باید این طور باشه؟  اصلا چرا باید محدودیت برای خودم درست کنم؟ چرا بیام دست و پای خودم رو ببندم؟ همین نماز و روزه رو که انجام می دم کافیه دیگه. خود خدا گفته من بیشتر از این ازتون نمی خوام. هر قدر که می تونید اعمالتون رو انجام بدید.

همین طور بهانه می کند و من در دل خودم قربون و صدقه خدا می رفتم که این قرآن رو چطور هماهنگ و پاسخگو نازل کرده…هر وقت یکی بهم می گه کجای قرآن این حکم شرعی اومده یاد این کلام خدا می افتم که می گه “ای پیامبر! ما این قرآن رو بر تو نازل کردیم تا تو برای مردم اون رو توضیح بدی و روشن کنی.” از اون طرف می گه ” حرف پیامبرحرف مَنه و از روی هوا و هوس صحبتی نمی کنه”…بعد که بیشتر دقت می کنم می بینم خود خدا گفته ” پیامبر! به زنان خودت و زنان مؤمنین بگو زینت های خودشون رو از نامحرم ها حفظ کنن.”  این ها رو که کنار هم می گذارم می بینم هم خود خدا گفته حجاب باید داشته باشیم هم پیامبر…دیگه بماند که اهل بیت هم به این نوع مفاهیم تصریح کردند…..

وقتی می گفت محدودیت برام ایجاد می کنه یاد این افتادم که خدایی که انسان رو خلق کرد گفت تو اشرف مخلوقاتی، تو خلیفه من هستی، نشه کاری بکنی که از حیوونات هم پست تر بشی ها! حالا اگر من این چادر رو سرم نکنم یا حجابم رو رعایت نکنم با اون حیوونات چه فرقی می کنم؟؟؟؟  تازه اون ها پیشرفته تر از ما هستن چون همه بدنشون پیداست….قصد توهین ندارم ولی این ها چیز هایی هست که خدا گفته….

همین که می گفت نماز و روزه کافیه یاد اون جایی از قرآن افتادم که خدا نسبت به اون هایی که به یه جای دین عمل می کردن و باقی اون رو انجام نمی دادن غضب می کنه…خدا خواسته در همه اعمال تا اونجایی که می تونیم وظیفمون رو انجام بدیم…

خدا خیلی مهربونه…کاش این رو می فهمیدیم که هر چی که بهمون گفته تا انجام بدیم فقط به خاطر خودمونه….منتی بر خدا نیست

 

فاطمه ها بازدید : 61 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

زنان عرب قبل از ظهور اسلام دارای پوشش شایسته نبودند و با آشکار کردن زینت ها و نمایش برخی اندام خویش در جامعه حاضر می شدند تا اینکه زمینه نزول آیات وجوب حجاب و حرمت خود نمائی در جامعه و مجالس عمومی  آماده شد و آیاتی به زنان ابلاغ شد

 چنانچه می فرماید : در خانه های خود قرار بگیرید و همانند دوران جاهلیت نخستین که زنان به منظور خود نمائی از منزل خارج می شدند در میان مردم ظاهر نشوید
منظور این نیست که زن به طور کلی در خانه بنشیند بلکه این است که برای خودنمائی و نمایش جاذبه های زنانه در میان مردم حاضر نشود  منظور از جاهلیت نخستین چنانچه تفاسیر گویند جاهلیت قبل از بعثت رسول گرامی اسلام(ص) بوده که در آن عصر  وضعیت پوشش زنان عفیفانه و خودپسندانه نبوده است و بنابراین طبق این آیات (نور -۳۱ )خود آرائی و خود نمائی و بدحجابی زنان عمل جاهلانه ای است که  زنان عصر جاهلیت قدیم به آن مبتلا بودند و زنان مسلمان نباید زیر بار چنین ننگی بروند.

اما چه شده است که زنان و دختران امروزی با توجه به گوشزدی که قرآن کرده و به آنها گفته است که گول این فریب شیطان را نخورند ولی باز دختران جوان و حتی برخی مادران نیز در این دام شیطانی گرفتار شده اند.این دخترانی که در خیابان آرایش کرده قدم می زنند این دخترانی که موهای خود را برای جلب نظر بیرون می آورند این دخترانی که با لخت کردن ساق دست و پای خود جلب توجه می کنند

این دخترانی که مانتوهای آنچنان تنگی می پوشند تا به آنها نگاه شود این ها همه و همه کسانی هستند که فریب شیطان را خورده اند بیائید برای استقبال از تنها معصوم باقیمانده عالم خود را آماده کنیم
فاطمه ها بازدید : 10 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در جامعه من همه چادر پوشن

 

    چادري ميخوام كه تك باشه چادر طوري نازك گلدار؛ كفش ورزشي ؛ كمي هم مو بيرون ؛ آرايش سبك ؛ خوبه ؛ حالا  جامعه بهم نگاه مي كنه (هرچند معني دار باشه)

 

در جامعه من همه مانتو می پوشن

از هر رنگ مانتويي گرفته  و از هر جنسي كه بگي هس مي خوام ديده بشم مانتو اسپورتي تنگ؛ هرچه كوتاهترتر بهتر؛ آستين بالا ؛ يه شال سرم ؛ بي جوراب ؛ موها رنگ و وارنگ ؛ كيف دخترونه بغلم ؛ حالا ديده ميشم

 

جامعه من حجاب نداره  زن و مرد لباسشون فرقي نمي كنه

مي خوام ديده بشم تي شرت رنگي تنم؛ چند گوشواره بزرگ رو گوشام ؛ آدامس توي دهنم؛ آرايش عجيب موهام؛ اینجوری جامعه بهم نگاه ميكنه

 

جامعه من حداقل پوشش را داره

مي خوام ديده بشم از تنم مايه مي زارم لباسم شبيه لباس شناست  پوست تنمو رنگي و نقاشي مي كنم  جامعه نيم نگاهي بهم ميكنه باز هم راضيم

 

جامعه من لختن

نگاه جامعه را ميخوام به خودم جلب كنم سيگار را رو تنم خاموش ميكنم ؛ پوستمو با چاقو خط خطي مي كنم و حروف برجسته آهني را روي آتيش گذاشته و اسمم رو ؛  روي تنم  داغ مي زنم  حالا جامعه بهم نيگاه ميكنه

 

در جامعه من كاري نشده كه براي ديده شدن نكرده باشن

ميخوام جامعه منو بشناسه خودمو روي بلند ترين برجك حلق آويز ميكنم

در دنياي من آدما براي مشهور شدن و ديده شدن دست به هر كاري زدند

از غربت ؛ از دربدري ؛ از عقده اي شدن ؛ از انتقام ؛ از مكاتب توخالي ؛ از عشق دروغين ؛ از ديده شدن براي هر سليقه اي خسته شده ام اه...

اه اصلا این دیگران کین که من میخوام هی بهم نیگا کنن وبهم ایول بگن؟اصلا من جدیدترین مد روز روهم بزنم مگه می تونم نظر همه رو به خودم جلب کنم؟همین همکلاسیم مهشید، تازگی ها یه مانتو خریده آخرین مدل ،ناکس نمیدونم از کدوم فروشگاه خریده ،

شیلا:" دیدی مانتوشو ؟چقدر نازه تازه مد شده؟"

الینا  :”خوش به حالش چه بابای پولداری  داره .هی روزگار..."

دینا :"وای آخه کجاش قشنگه؟انگار جرش دادن .شده مثل انسان های اولیه !"

ساسان:"بچه ها دختره رو نیگا فکر می کنه خیلی خوشگله بیچاره .تورو خدا یه نیگا بش بکنید ضایع نشه"

پیمان:"حالا اینم بدک نبود ، میخوام ببینم فردا چه مدلی می خواد بپوشه "

....

مهشید:"بار الها!بازم ساسان خوشش نیومد،اشکال نداره در عوض شیلا و الینا عاشق لباسای منن.

ولی دیناچی ؟ لینا چی ؟مینا چی ؟نیما چی ؟شیما چی ؟سیما چی؟سینا چی ؟...

اصلا می خوام ازاین به بعد فقط برا خودم لباس بپوشم  چه بقیه دوست داشته باشن چه نداشته باشن .مگه خودشون چه لباسای فاخروزیبایی تنشونه؟

 

کاش می شد یه نفر بود که از همه بهتر بود تا فقط اون بهم نگاه می کرد وتحسینم می کرد.یه نفر؟فقط یه نفر؟

آره یادم اومد یه نفر که عاشقانه منو دوست داره ومنتظره که منم صداش کنم .یه نفر که هیچ وقت روبروم چیزی نمیگه وپشت سرم چیز دیگه .یه نفر که خیلی زودتر از این همه آدم ازم راضی می شه .یه نفر که اگه اون بهش نگاه کنه همه جهان بهش نگاه می کنن.آره می خوام از این به بعد طوری لباس بپوشم که فقط اون خوشش بیاد..

 

(مَنْ کَانَ یُرِیدُ العِزَّةَ فَلِلّهِ العِزَّةُ جَمیعاً. هرکه بزرگی و ارجمندی خواهد, پس بداند که بزرگی همه از خداست 

 

 

فاطمه ها بازدید : 10 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

 

بين حجاب و پوشش تفاوت وجود دارد....در قرآن واژه ي پوشش آمده است نه حجاب ...حجاب به معني:حبس كردن

 ومانع شدن است كه اين واژه در اسلام نيست واسلام مانع فعاليت اجتماع زن در جامعه نشده است اما پوشش با

 فعاليت اجتماعي سازگار است متاسفانه در جامعه ي امروزي به اصطلاح واژه ي حجاب را به كار ميبرد...

 

 

فاطمه ها بازدید : 8 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)

 

حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است

. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن

خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در كنار یكدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود.


حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است . استعمال این كلمه،

 بیشتر به معنی پرده است. (در قرآن این كلمه در هشت مورد به كا

 

ر رفته كه بیش‌تر به معنای حاجز، مانع، حایل و پرده است.)


این كلمه از آن جهت مفهوم پوشش می
دهد كه پرده، وسیلهی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلكه آن پوششی حجاب نامیده میشود

 كه از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. (استاد مطهری، مسئله‌ی حجاب، ص 78)


در این نوشتار مراد ما از حجاب، پوشش اسلامی است، و مراد از پوشش اسلامی زن، به عنوان یكی از احكام وجوبی اسلام، این است كه زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه
گری و خودنمایی نپردازد.

 

فاطمه ها بازدید : 37 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)

نظر امام درباره حجاب چه بود؟ 

 همه این اظهارات از سوی دو نوه دختری امام (ره) پیرامون حجاب در حالی است که بیانات صریح و آشکار بنیانگذار کبیر انقلاب درباره حجاب نشان می‌دهد، در حال حاضر هیچ نیازی به توضیح و تفسیر بیانات ایشان در این باره نیست؛ به عنوان مثال امام (ره) در‌‌ همان روزهای اول انقلاب که دولت موقت متصدی اداره امور کشور بود، با اعلام نارضایتی شدید خود از وضعیت حجاب زنان در اماکن دولتی و عمومی می‌گویند: 

  «الآن وزارتخانه‏ها- این را مى‏گویم که به دولت برسد، آنطورى که براى من نقل مى‏کنند- باز‌‌ همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامى نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه‏هاى اسلامى نباید زنهاى لخت (بى حجاب) بیایند؛ زن‌ها بروند اما با حجاب باشند. مانعى ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى باشند.»

ایشان در برهه دیگری نیز با اشاره به اهمیت حجاب زن می‌فرمایند: 

«آرى در اسلام زن باید حجاب داشته باشد... ما نمى‏توانیم و اسلام نمى‏خواهد که زن به عنوان یک شى ء و یک عروسک در دست ما باشد. اسلام مى‏خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانى جدى و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمى‏دهیم تا زنان فقط شیئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند.»  

رهبر معظم انقلاب نیز در این باره به نقش امام (ره) اشاره کرده و می‌فرمایند: 

«امام آن مرد شجاع و بی‌نظیری بود که مسئله حجاب را به این مملکت برگرداند. هیچ کس دیگری غیر از امام نمی‌توانست این کار را بکند اینهم یکی از اختصاصات امام. اگر غیر از امام هر کس دیگر بود از همین آقایان، بزرگان، عرض می‌کنم که مقدسین علماء، چه وچه و چه، هیچکس جرأت نمی‌کرد که بگوید مردم باحجاب بیایند بیرون، امام‌‌ همان ماههای اوّل پیروزی انقلاب گفتند باید مردم با حجاب بیایند.»

رفتار امام در مقابل انحرافات خویشاوندانشان چگونه بود؟ 

اما مروری گذرا بر سیره عملی امام (ره) نشان می‌دهد ایشان در مقابله با انحرافات عقیدتی و عملی خویشاوندان و بوی‍ژه نواده‌های خود هیچ‌گاه اغماض نمی‌کردند و همواره رعایت صراط حق و مستقیم رابر دیگر مسایل ترجیح می‌دادند، در این راستا حجة الاسلام سید حمید روحانی با نقل خاطره‌ای از امام می‌گوید: 

«در سال ۵۹ آقای سید حسین خمینی که نوه امام بود (فرزند آقا مصطفی) در زمانی که اختلافات بین بنی صدر و شهید رجایی تشدید شده بود آقای سید حسین خمینی می‌رود در مشهد به نفع بنی صدر سخنرانی می‌کند مردم به او حمله می‌آورند می‌خواستند سید حسین خمینی را بزنند و ایشان که مسلح بوده، سلاح کمری داشته، دست به سلاح کمری‌اش می‌برد، بچه‌های کمیته جلوی او را می‌گیرند می‌برندش در یک اتاق دیگر. 

از همانجا مسئولین کمیته تماس می‌گیرند با دفتر امام. پیغام به امام داده می‌شود که آقای سید حسین خمینی نوه شما در مشهد از بین صدر دفاع کرده مردم به او هجوم آوردند دست به اسلحه برده ما چه کار کنیم. امام به مرحوم آیت الله اشراقی می‌فرمایند که به مسئولین کمیته مشهد پیغام دهید که سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند. 

آقای اشراقی به دفتر می‌آید و از طریق آقای رحمانی که بعد‌ها نماینده امام در نیروی انتظامی شدند، از طریق ایشان به بچه‌های کمیته پیغام می‌دهند. ولی بخش دوم پیام امام را آقای اشراقی نمی‌دهد و فقط می‌گوید امام گفته آقای سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود. وقتی ایشان پیش امام بر می‌گردد امام می‌پرسد شما دستور من را ابلاغ کردی. ایشان می‌گوید بله. امام گفت آقای اشراقی کامل ابلاغ کردی؟ آقای اشراقی که نمی‌توانسته دروغ بگوید می‌گوید نه حضرت امام من قسمت دومش را نگفتم. امام به آقای اشراقی می‌فرمایند بر می‌گردی مجدد تلفن می‌زنی و هر دو قسمت پیام من را می‌دهید. سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود اگر دست به سلاحش زد با تیر بزنید

 

فاطمه ها بازدید : 11 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)



زن یک "انسان"است.در مقابل مکاتب ودیدگاههایی که زن رادارای طبیعت شیطانی می دانند .بیان که "زن دارای طبیعت الهی " است.خط بطلان بر این نظریه می کشد. اما در مقابل این گروه کسانی وجود دارند که زن را تا این اندازه پایین نمی آورند برعکس زن را بالا می برند تا ازجسم وجان اوبه عنوان کالا برای رسیدن به مقاصدشان استفاده کنند تا جایی که با شعار آزادی زن از جسم وجان او استفاده می برند.برای تبلیغات از تصاویر زنان عریان ونیمه عریان در فروش بیشتر واز جاذبه وزیبایی اوبرای جلب مشتریان بیشتر بهره می گیرند.
در واقع اینان به ظاهر زن را بالا برده اند ولی در حقیقت اورا به ذلت کشانده اند. دراین نگاه زن صرفا یک کالای جنسی است.

مقام ولایت تاکید می کنند که زن موجودی "مکرم" "عزیز" "عظیم" و"آزاد" است که "دارای غارزش"ویژه است واز این رو او دارای"شان والایی" می باشد.این ها همه مایه ی سکونت وآرامش است اما نه برای هر مردی که فقط برای همسر خود باید باشد.

باید دانست که زن دارای "گستره ی رشد وتکامل معنوی وانسانی بی نهایتی"است وبرای این که هم خود وهم خود وهم محیط پیرامونش را به طرف معنویت /پیشرفت/وعلوم قامات علمی وعملی سوق دهد توانایی های بالقوه ای دارد.آری او به بالاترین مقامی که یک انسان می تواند به آن برسد دست می یابد.

اما در این میان یک نکته حائز اهمیت است که کار کردن زن نباید منافاتی با کرامت وارزش معنوی وانسانی او داشته باشد به طوری که زن به واسطه ی کار خود مجبور به تواضع وخشوع در برابر نامحرمان گردد ودر یک کلام ذلیل شود:زیرا اسلام به زن عظمت داده وراضی به ذلت زن در هنگام کار کردن او نیست.

به طور کلی حضرت امام خامنه ای (رضوان الله علیه)در این زمینه می فرمایند:

عظمت زن به این نیست که بتواند چشم مردها را هوسرانان را به خودش جلب کند این افتخاری برای یک زن نیست .این تجلیل زن نیست .این تحقیر زن است.عظمت زن آن است که بتواند حجب وحیا وعفاف زنانه را که خدا در جبلت زن ودیعه نهاده است حفظ کند.

فاطمه ها بازدید : 12 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)
آیـــــا مــی دانـیــــد . . .

عــدد ابـجــــد کـلـمـــــه حجــــاب چـیـسـتـــــــ؟

(
ح + ج + ا + ب = 8 + 3 + 1 + 2 = 14 )

شـایــــد یـکـــــ تـعـبیــــر ایــن بـــاشـــد کــــه

حـجــــابـــــ سفــــارش چهـــــارده مـعصــــوم استـــــ . . .

چـــه تعبیــــر زیبـــــایــی
فاطمه ها بازدید : 10 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)

 

در روانشناسی رنگها می خوانیم که"سیاه نمایان گر مرز مطلق است"لذا آنکه سیاه می پوشد،می خواهد نشان دهد که مرزی را ایجاد کرده است.اما اینکه این مرز برای چیست،در موقعیت های مختلف ممکن است متفاوت باشد. گاه لباس سیاه را در ماتم وعزا می پوشند،برای آنکه نشان دهند بین آنها وعزیزانشان فاصله افتاده ومرز زندگی آنها را از هم جدا کرده است ویا برای آنکه نشان دهند در حریم خانه وخانواده ی آنها حادثه ای رخ داده که انجام برخی از کارهای معمولی که سایر خانواده ها انجام می دهند برای آنها میسر نیست.

اما گاهی هم سیاه می پوشند نه برای عزا وماتم ،بلکه برای مشخص کردن مرزها وحریم های اجتماعی وحجاب یک خانم مسلمان یا چادر سیاه از این دسته است.

وقتی که خانمی چادر مشکی به سر میکند وبا وقار ومتانت تمام قدم به عرصه اجتماع میگذارد با این نحوه پوشش میخواهد نشان دهدکه هر کسی حق ندارد به این حریم پاک ومقدس وخصوصی وارد شود.این حریم،حریم حرمت،حیا واحترام است.نه جای هرزگی ،آلودگی وهوسبازی.

 

در واقع او با حجاب مشکی وچادر سیاه بین خود ومردان نامحرم مرزی عاقلانه ایجادمیکند.اوبا این سیاهی ظاهری اما ریشه دار در درون خود میخواهد نگاه تیز وبرنده ی هرزگی وابتذال را بشکند ونگذارد در حریم عفاف،پاکی ونجابت او نامحرمی وارد شود وحرمت او را از بین ببرد.

 

لذا چادر مشکی به منزله حرمت واحترام است.مرز ادب،کرامت،حیا وعفت است.مرز آداب است ونشان میدهدکه در این محدوده باید حریم نگه داشت وبه صاحب حرم با دیده احترام وادب نگریست.

 

از نظر روانی نیز وقتی انسان پارچه سیاهی را می بیند دیگر چندان رغبتی به نگاه کردن پیدا نمیکند وخود به خود نظر برمیگرداند.نگاه به رنگ های روشن چشم را باز رغبت ومشاهده وتمرکز بر دیدن را چند برابر میکند.به عبارت دیگر از دیدگاه روانشناسی رنگ ها،با نگاه به رنگ های تیره به ویژه رنگ سیاه که بی رنگی مطلق است تقریبا تمام رغبت ها از بین می رود.

بنابراین باید به روانشناسی و جامع نگری زن ایرانی آفرین گفت که برای حفظ حرمت ،عفت وپاکدامنی خود وهمچنین پاسداری از مرزهای خود وجامعه اش وبرای سالم سازی محیط  اجتماعی خویش بهترین حجاب یعنی چادر ومناسب ترین رنگ یعنی مشکی را انتخاب کرده است.

زنان ودختران نجیب ایرانی برای حفظ حرمت واحترام خود وبرای سالم سازی محیط اجتماعی خویش وبرای دور نگه داشتن خود وجامعه از آلودگی ها وقتیکه از خانه بیرون می آیند چادر مشکی بر سر میکنند وپس از انجام کارهای روزمره و ضروری خود باقلبی آرام وفکری آزاد وسالم وقتیکه به خانه برمیگردند یا در محیطی که از نگاه های مشکوک وآلوده به دوراست قرار میگیرند چادر مشکی را از سر برمی دارند ودر حدود مرزها ومملکت خویش با پوشیدن بهترین لباس ها وجذاب ترین رنگ ها ،طراوت ،زیبایی وشادابی خود را برای اهل خانه ،برای همسروهمدم ومنس خویش به نمایش میگذارند وبه محیط خانه  صمیمیت وصفا وآرامش می بخشند وبه شریک زندگی خود ویا به والدین خود با کمال سرافرازی وصداقت اعلام میدارند که امانت وجودم را درصیانت صدف محکم چادر مشکی بدون دستبرد نگاه های آلوده به خانه برگردانده ام ومنتظر دریافت نگاه های گرم ومحبت آمیز صاحبان حرم خود هستم.

علم روانشناسی میگوید : " سیاه به معنای (نه) بوده ونقطه مقابل (بله)یعنی سفید است "

بااین نگاه باید گفت :آنکس که در مقابل نامحرم سیاه میپوشد در واقع میخواهد به او"نه"بگوید وآنکس که رنگ سفید،رنگارنگ وجذاب می پوشد راه نگاه ها را به سوی خود بازمیگذارد ودر واقع خواسته یاناخواسته خود را در معرض نگاه های هرزه وآلوده قرار میدهد ووسیله آلودگی وانحراف خود وجامعه رافراهم می کند.

ماکس لوشر متخصص در روانشناسی رنگها معتقداست :"سفید به صفحه خالی می ماند که داستان را باید روی آن نوشت ولی سیاه نقطه پایانیست که در فراسوی آن هیچ چیز وجود ندارد"

بنابراین زنی که در برابر نامحرم در بیرون از خانه لباس سفید ورنگارنگ می پوشد،از ایمنی کمتری برخوردار است ولی زنی که چادر سیاه می پوشد حداکثر ایمنی را برای خود ایجاد کرده است ونشان می دهد که اینجا نقطه پایان نگاه های نامحرمان است ودر فراسوی این پوشش جایی برای نفوذ نگاه ها ونیت های ناپاک نیست .درجای دیگری در بحث روان شناسی رنگ ها میخوانیم که:"سیاه نشانگر ترک علاقه یا انصراف نهایی بوده...واز تاثیر قوی برهر رنگی که در همان گروه قرار گرفته باشد برخوردار است وخصلت آن رنگ را مورد تاکید واهمیت قرار میدهد"

از این رو کسی که چادر مشکی می پوشد ،می خواهد با رنگ سیاه چادر دائما جلوه ونمای خود را نفی کند وخود را از نگاه های دیگران دور نگه دارد .رنگ مشکی چادر او نشانگر ترک علاقه یا انصراف نهاییست.یعنی چادر مشکی به نگاه های نامحرم می گوید هیچ جایگاهی برای نگاه شما در من وجود ندارد ومن کاملا از شما منصرف وروی گردانم وبه دیگران میگوید که نگاه شما به سوی من جز ضرر برای خودتان ومن حاصل دیگری ندارد.

وقتی رنگ مشکی در کنار رنگ دیگری قرار میگیرد تاثیر آن رنگ را تقویت کرده ،خصلت آن رنگ را مورد تاکید واهمیت قرار می دهد.به عنوان مثال اگر لباس سیاهی در کنار یک پنجره رنگین آویزان باشد،هر بیننده ای که به آنسو بنگرد نگاه او بطرف پنجره جلب خواهد شدوبه لباس توجهی نخواهد کرد.این امر بخاطرآنست که رنگ سیاه لباس خاصیت خود را نفی کرده ودر عوض خاصیت رنگ پنجره را تقویت نموده است.

به همین علت وقتی خانمی چادر مشکی به سر میکند ودر خیابان راه میرود ،ناظری که از دور به او واشیا فراوان رنگی اطراف مثل اتومبیل ها،مغازه ها وغیره(مانند خانمی که با لباس رنگارنگ در اجتماع حاضر شده است)نگاه میکند،بی اختیار اشیا وپوشش رنگی نظر او را به خود جلب کرده ودربسیاری اوقات شخص بیننده اصلا به آن رنگ مشکی توجه نکرده ورد میشود وبانوانی که میخواهند به بهترین نحو عفت وپاکدامنی خودرا حفظ کنند وتیرهای زهر آلود نگاه غیرخودی را دفع کنند ،حجاب برتر یعنی چادر را برگزیده اند.بنابراین بهترین حجاب زنان در بیرون از خانه ودر محیط اجتماع وبطورکلی در برابر نامحرمان چادر مشکی ست که علم روان شناسی نیز آن را تایید میکند

 

فاطمه ها بازدید : 44 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)

:چطوری شد حجاب رو قبول کردین؟دوست دارم بهم بگین

سهیلا آرین: این اسماعیل من بود،این اسماعیل بزرگ من بود، ذبحش کردم.با کمک خدا. ولی می دونین با چه کمکی؟ که تو چهل روز از گناه دوری کنی، بقیه شو من می کنم،سهیلا. خداوند، طبق یه روایت فک می کنم،چهل روز دوری از گناه باعث می شه برات ملکه بشه. و من این طور حجاب رو از خدا خواستم ازش.آماده بودم هر قیمتی بپردازم ولی نزارم ...

 

 

 چی از لحاظ حسی بهتون اضافه شد وقتی حجاب رو انتخاب کردید؟

سهیلا آرین: حس کردم صاحب دارم( اشاره به بخشی از سخنان حجت الاسلام قرائتی).وقتی خداوند گل وجود منو می چلوند، اینطوری انی جاعل فی الارض خلیفه، دوست دارم به اون برسم. دوست دارم در مقابل این همه نعمت هایی که خداوند به من داده،  اقلا بندگیشو بکنم. چون واقعا تا اون لحظه که من اون نوار رو شنیدم، فهمیدم که زندگی نکردم.زندگی نکردم چون بندگی نکردم.ما خیلی الگوهای زیبا تو اسلام داریم.زینب یک زن کامل،فاطمه (س) یک الگوی کامل،ولی چون نمی شناسیمشون ازشون استفاده نمی کنیم. چون آگاهی به علم امام علی (ع) نداریم.چون حق و حقوق گفته های حجاب رو تو گفته های امام صادق(ع) بلد نیستیم که چی عورت حساب میشه، این حقوق رو به خودمون زحمت نمی دیم که بریم پیدا کنیم، الگوها رو بشناسیم حرفها رو بشناسیم که بتونیم استفاده بکنیم.من هیچ احساس محدودیتی نمی کنم با انتخاب حجاب، احساس می کنم که یک قدم از زمین بالاتر رفتم.

روزی تو آمریکا دفعه ی اول که با حجاب برگشتم(رفتن به آمریکا)دوستان اومده بودن دیدن ما، یکی از دوستان، فامیلای شوهر وقتی من سینی نوشیدنی رو تعارف می کردم،در حضور چندین نفر به من گفت: نمی خورم سهیلا سینی رو پس زد.این چیه رو سرت گذاشتی؟

و من همون لحظه سینی رو گذاشتم روی میز، دستم نابگاه(به طور غیرارادی) رفت روی سرم و گفتم اینو میگی؟ این تاج بندگی منه، این حجاب منه، این لغت اصلا تو vocabulary من نیست.تو زبان من نیست. تاج بندگی من به عنوان یک زن شیعه مسلمان اصلا تو کلام من نبود. چهار سال بعد که گذشت، خداوند فرمودند :فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ (2)

 

خانم سهیلا آرین :

همان اوّلین روزی که حجاب را انتخاب کردم،دعا کردم که خدایا اگر یک روزی خواستی این حجاب دو مرتبه از سر من برداشته شود،آن روز را آخرین روز عمر من قرار بده که دیگر اقلاً با جهل از این دنیا نروم. هر روز دعا می کنم که مرا ثابت قدم نگه دارد. نفس من 24 ساعته در دستم است. قلاده اش را گرفته ام

« حجاب تاج بندگی من است

 

فاطمه ها بازدید : 13 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)

 

سوال: آیا در قرآن آیه ای در زمینه ی حجاب و پوشش بانوان وجود دارد؟

 

جواب: قرآن در دو سوره ی  احزاب و سوره ی نور، آیاتی در زمینه ی حجاب و پوشش بانوان دارد.

 

سوال: آیا بهتر نیست حجاب در کشور ما اختیاری باشد نه اجباری ؟

 

جواب:  برخی از دستورات را ولو از روی اجبار هم شده باشد باید به اجرا گذاشت و نمی توان تنها به عقیده و میل مردم

 

 اکتفا کرد. اگر چنین باشد، لحظه ا ی فکر کنید چه قدر از مردم حاضرند با میل و رغبت و از روی اعتقاد از رشوه

 

گرفتن، شراب خوردن و ریا گرفتن احتراز نمایند. در هر کشور یک سلسله دستوراتی است که به اجبار به اجرا می گذارند

 

 و نمی توان انتظار داشت همه ی مردم با میل و رغبت خویش وظایف خود را انجام دهند.

 

سوال: چرا مقدار پوشش بدن زنان باید بیشر از پوشش مردان باشد؟

 

جواب: تحقیقات علمی درباره ی تفاوت های جسمی و روحی زن و مرد ثابت کرده است که مردان نسبت به محرک ها ی

 

چشمی حساس تر از زنان می باشند.

 

تجربه های علمی نشان می دهد که آن انداز که مرد از نگاه کردن به تن و اندام زن تحریک می شود،از مشاهدهی مرد

 

تحریک نمی شود.

 

در روانشناسی جنسی نیز ثابت شده است که تمامی سطح بدن زن برای مرد محرک است اما در زنان چنین نیست.

 

دین مقدس اسلام نیز متناسب با ویژگی ها و تفاوت های تکوینی زن و مرد،احکام و تعالیم نورانی خود را تشریع کرده

 

است.مثلاً برای حفاظت مردان از مفاسد ناشی از حساسیت بیشتر آنها را به مراقبت و کنترل بیشتر چشم در مواجهه با نا

 

محرم مامور کرده است.

 

در حدیثی از امام رضا(ع) نقل شده است

:

خداوند نگاه کردن به موهای زنان را حرام کرده؛ زیرا نگاه شهوت انگیز مردان باعث تهییج جنسی و فساد می شود.

 

و لذا خداوند آن ها را به حجاب و پوشش بیشتر در مواجهه با مردان نا­­محرم دستور داده است.

 

 

سوال: چرا خواستگار دختران بد حجاب بیشر از افراد باحجاب است؟

 

جواب: اولاً همیشه چنین نیست که خواستگار دختران بد حجاب بیشتر باشد؛ ثانیاً خواستگار زیاد دلیل بر خوب بودن افراد نمی شود چه بسا افرادی که خواستگار زیاد داشته­اند و سرانجام همسر مناسبی نصیب شان نشده است.

قرآن می فرماید چه بسا شما چیزی را دوست ندارید،ولی خیر شما درآن قراردارد و بسا چیزی را دوست دارید، ولی برای شما شر باشد از کجا معلوم آنکه با بد حجابی و دلربایی خواستگاران زیادی را برای خود جذب نموده در واقع برای او شر نباشد.

خداوند برای افراد مومن و پاکدامن افرادی متناسب با آن ها،و افراد خبیث برای افرادخبیث.ثانیاً خواستگاران زیاد برای برخی از دختران مربوط به شرایط خانوادگی و اجتماعی و امتیازات فردی آن ها می شود نه به خاطر بد حجابی آنان

 

واينك چند سوال ديگر


1)بی حجابی خانمها چه ضرری برای دیگران دارد؟
2)آیا لزوم پوشیدن بانوان درقرآن مطرح شده است؟
3)چه انگیزه ای میتواند برای حفظ پوشش وجودداشته باشد؟ و به عبارت دیگر فلسفه و حکمت پوشش چیست؟
4)چرا به مردان نمی گویند نگاه نکنید، تازنان مجبور نباشند خودرا بپوشانند؟
5)چرا مردان مجازند هرکاری بکنند و هرگونه لباس بپوشند، اما زنان باید پوشش را رعایت کنند؟
6)درست است که من پوشش را رعایت نمی کنم و باآرایش و لباسهای شیک بیرون می آیم، اما قصد ترویج انحراف وفساد راندارم.
7)بابودن بی حجابهای فراوان که درهرحال اثر خودرا می گذارند، رعایت کردن و نکردن من چه تفاوتی دارد؟ خونسرداگر همه زنان آزاد باشند، مسئله طبیعی و عادی میشود.
9)چراحتی یک تار موی خانمها نبایدآشکار باشد؟یک تار مو چه ضرری دارد؟
10) چرا یک خانم وقتی در یک خانه خلوت هم نماز می خواند باید پوشش را رعایت کند؟

پاسخ سوال اول:بی حجابی خانمها چه ضرری برای دیگران دارد؟

پاسخ این سوال رابا سخن یکی از بزرگان آغاز می کنم که می گوید: اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد.اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد.برخلاف سیستم غربی عصرحاضر که کار و فعالیت رابالذت جوییهای جنسی به هم می آمیزد.اسلام میخواهد این دو محیط راکاملاً ازیکدیگر تفکیک کند.( مسئله حجاب/شهید مطهری/ص68)

بنظر تو اگر محیط کار،درس،تحقیق،آزمایش و تولید کالاهای مختلف خالی از زمینه های وسوسه ی شیطان و دور از نگاههای آلوده و سخنهای غرض آلود باشد میزان موفقیت بیشتر است یا هنگامیکه توجه هر کسی در این محیط ها به جنس مخالف باشد؟
نداشتن پوشش مناسب بانوان و مهار نکردن نگاه آقایان و اختلاط زن و مرد در محیط های مختلف فعالیتهای اجتماعی بقدری آثارزیانبار دارد که اگر کمی درآنها دقت شود، قطعاً هیچ زن و مرد متعهد و دلسوز جامعه حاضر نیست به چنین وضعی راضی شود.

خواهرم من یقین دارم توهم اگر درآنچه برایت می نویسم دقت کنی و متوجه شوی باعدم رعایت پوشش مناسب چه صدمات جدی و مهمی به افرادو جامعه وارد میشود، هرگز حاضر نیستی دراین جرائم سهیم باشی،من بطور خلاصه برخی از ضررهای رعایت نکردن پوشش بانوان را برایت مینویسم:
الف) برهم خوردن آرامش روانی

هنگامیکه مردان و زنان در جامعه باحالتی برانگیزاننده ظاهر و هر لحظه با صحنه ای وسوسه گر مواجه شوند، هوسها و امیال در افراد جامعه بیدار شده و ازآنجا که نفس انسان بارسیدن به یک هوس سیر نمی شود و این هوسبازی همچون شعله آتشی می ماند که هرچند هیزم به آن برسد فروزانتر میشود و از طرفی همه ی هوسها پاسخ خودرا نمی یابد و نمیتواند بیابد، فشارهای عصبی و هیجانات روحی کمکم زیاد میشود و نتیجه ی آد در شکل استرس، نگرانی، تفرق حواس،بداخلاقی و...ظاهر میشود.

ب)سست شدن بنیاد خانواده:

مردی که هرروز دهها زن آرایش کرده و بی حجاب را می بیند و در محیط کار و در مسیر حرکت با آنان مواجه میشود، بویژه هنگامیکه لبخند و سخنان صمیمی و دلنشین آنان را می بیند و می شنود، وقتی به خانه میرسد از مشاهده ی همسر خود که اززحمات کار روزانه خسته و غبار گرفته است لذت نمیبرد.دراینصورت کافیست که ازتعهد و تقوی کم بهره باشدتاهمسر خود را باآن بانوان مقایسه کند و در نتیجه از زندگی خود دلسرد گردد و زمینه انحراف و کژروی و احیاناً جدایی فراهم شود.بارها در جراید خوانده یا از اشخاص شنیده ایم که آقایی با خانمی که درمحیط کار یا تحصیل اوست ازدواج کرده و به تقاضای او همسر قبلی خود را طلاق داده است.
افزایش طلاق، افزایش کودکان فراری و خیابانی،کثرت فرزندان نامشروع که ناشی از اختلافات خانوادگی و بی میلی زن و شوهر نسبت به ادامه زندگی است قابل انکار نیست و بیشتر این موارد ریشه در توجه به زنان و مردان کوچه و خیابان و محل کار دارد.

خواهرم؛
توتصور میکنی چرا جوانان امروز کمتر میل به ازدواج دارند؟در قدیم که محیط عمومی از خودنمایی زنان محفوظ تر بود،شیرین ترین آرزوی جوانان، ازدواج بود ودر سنین ابتدایی بلوغ، جوانان به سراغ ازدواج میرفتند.اما متأسفانه امروز می بینیم برخی جوانان زمانیکه نشاط و شور دارند به کامجویی از دختران و زنان بی حجاب مشغولند و زمانی ازدواج می کنند که زن را تنها برای خدمتکاری و خلاصی از اصرار والدین به ازدواج می خواهند و نشاطی برای زندگی ندارند.

راستی اگر این همه صحنه های برانگیزاننده و چهره ها و آرایش های گوناگون را نمی دیدند بازهم چنین بود؟
چه کسی باید خسارت از هم پاشیدگی خانواده ها، دربدری فرزندان،افزایش اضطرابها و فشارهای عصبی و تبعات این وضع را بپردازد؟

آیا خانمی که باعدم رعایت پوشش لازم و یا لباسها و زینتها و آرایشهای مهیج درکوچه و خیابان و محل کار ظاهر میشود متوجه آثار عمل خود هست؟ و آیا ممکن است عامدانه باشد؟

ج) تضعیف فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی در جامعه

خواهرم از تو می پرسم؛
در کارگاهی که همه مرد باشند یا همه زن کارها بهتر وبادقت بیشتر انجام میشود یاآنجاکه دائم توجه مردی معطوف قیافه خانمی آراسته باشد و بالعکس؟

آیادر کلاسی که پسر و دختر در فکر ارتباط با یکدیگر و مشاهده ی طرز لباس پوشیدن و راه رفتن و حرف زدن یکدیگر هستندبیشتر تحصیل علم و کمال میشود یاآنجاکه افراد همجنس دریک کلاس هستند و تمام توجه معطوف درس و استاد است؟!
بسیار روشن است که اختلاط زن ومرد و عدم رعایت پوشش لازم از سوی برخی زنان و نیز روحیه ی هوسرانی برخی مردان، ذهنها را مشغول میکند و بازده کار را کاهش میدهد.علاوه بر اینها بارها اتفاق افتاده جوانی که با علاقه مشغول فعالیت اقتصادی یا با اشتیاق مشغول تحصیل بوده بامشاهده ی زنان و دختران جوانی که بدون پوشش صحیح و با خودنمایی و جلوه فروشی های مسموم در جامعه ظاهر شده اند تحریک شده و به وادی هرزگی و پوچی در غلتیده و درس وکار را رها کرده و سر اززندان یا مراکز فساد و اعتیاددرآورده است.آیا جبران خسارت ضایع شدن عمر این جوانها کار ساده ای ست؟ و آیا ضرری که از این ویرانگری های فکری و فرهنگی متوجه جامعه میشود خسارتی ناچیز و قابل جبران است؟

د) افزایش ناامنی و خیانت:

سارقان همیشه درپی سرقت و تصاحب اموال دیگران هستند،اما هنگامیکه شخصی بی احتیاطی می کند و مثلاً در خودرو را باز میگذارد یا درب منزل را نمی بندد و یا طلا، جواهرات و پول خودرا در معرض دید قرار میدهد بیشتر در معرض دستبرد قرار می گیرد چراکه سارقان زمینه رابرای فعالیت خود مهیاتر می بینند.
همینطور افراد بیمار دل و کسانیکه دنبال هوسرانی و کامجویی هستند، وقتی خانمی را می بینند که پوشش لازم را ندارد و یا در مکانهای عمومی باآرایش ولباسهای برانگیزاننده حضور پیدا کرده،بیشتر تحریک می شوند، به او تعرض می کنند و باایجاد مزاحمتهای مختلف به اذیت و آزار می پردازند تاآنجاکه آبرو و حتی جان چنین خانمهایی بارها به دست اینگونه افراد بخطر افتاده است.

اگر پرونده جانیانی که باعنوانهایی نظیر خفاش شب،گروه عقرب،گروه باغ آلو و....محاکمه شده اند را مرور کنی می بینی تقریباً تمام کسانیکه به دام اینان افتاده و پس از تحمل آزارهای فراوان جان خود را از دست داده اند، خانمهایی بوده اند که پوشش لازم و خداپسندانه را نداشته اند.و متأسفانه اینگونه قربانیان حوادث ناگوار کم نیستندو شک ندارم که اکثر آن قربانیها هرگز نه قصد ایجادناامنی در جامعه داشته اند و نه ازجان خود سیر شده بودند،بلکه به گمان خود می خواستند بالباس و آرایش مورد علاقه ی خود در کوچه وخیابان ظاهر شوند.غافل از اینکه اینکار چه نتایج تأسف باری بدنبال دارد.تداوم چنین مسائلی باعث افزایش ناامنی و فساددرجامعه و ازبین رفتن آسایش فردی و اجتماعی خواهد شد.


د) کم شدن ارزش و احترام زن درخانواده و جامعه:

هنگامیکه زنان در جامعه خودآرایی و خودنمایی نکنند و زینت و آرایش و دلربایی را به محیط خانواده محدود کرده ویژه ی همسران خود قرار دهند، هر مردی برای همسر خود ارزش و احترام قائل است و نعمت زیبایی وسیله ای برای گرمی زندگی و حفظ حرمت همسران میشود، اما زمانیکه اینکار همگانی شود و هر مردی براحتی از دهها زن در کوچه و خیابان بانگاه و ارتباط نادرست بهره برد،دیگر حرمت جایگاه زنان و نقش اصلی و امتیازات واقعی آنان به فراموشی سپرده خواهد شد و زنان تنها وسیله ای میشوند برای کامجویی مردان.و در چنین شرایطی است که ممکن است مردی در کمال بی انصافی و نمک نشناسی به همسر خود بگوید: زن هرچه بخواهم در کوچه و خیابان ریخته است.
چه زشت است این تعبیر و چه سنگین است جرم کسانیکه سبب میشوند ارزش زن تااین حدپایین بیاید.
و از این دردناکتر سوء استفاده ی برخی پول پرستان و دنیاطلبان از دختران و زنان و تبدیل آنان به کالا و بلکه کمتر از کالاست.

****چقدر تأسف آور است که می بینیم برای فروش یک مجله و بدست آوردن پول بیشتر، از چاپ عکس یک خانم روی جلد آن استفاده کنند و برای جلب مشتری بیشتر فروشنده ی خانم در فروشگاه می گذارند و برای افزایش تماشاچیان یک فیلم کسانی را که حاضرند خودنمایی بیشتر کنند به کار می گیرند.آیا این استفاده ابزاری از زن توهین به مقام زن نیست و آیا زنانی که خود رااز نگاه دیگران حفظ نمی کنند باعث این بی حرمتی ها نسبت به خود و دیگر زنان نشده اند؟****

به این عبارات که اعترافات یک هنرپیشه معروف سینماست توجه کن:
من خودم را ستاره به معنی کسیکه فروش یک فیلم را تضمین می کند نمی دانم.منتقدان مطبوعات و نشریات در نقد فیلم های من زیاد به بازیهای من توجه نمی کنند.این روزها احساس بدی به من دست داده است.خیلی بد است که یک بازیگر به این نتیجه برسد که تماشاگران صرفاً برای دیدن چهره اش به سینما می آیند نه به خاطر بازی اش.خودم به این نتیجه تلخ رسیده ام که باید در بازی هایم تجدید نظر کنم

آری این نتیجه بسیار تلخ است که به جای توجه به هنر ، علم ، تلاش و فعالیتهای صحیح و رشدآور،توجه جامعه به چهره ها و هوسرانی معطوف شود، اما باید پاسخ این سوال رابیابیم که چه کسانی به این سوء استفاده ها و این بی حرمتی ها دامن می زنند؟ وچه شیوه ی پوشش و حضوری زمینه ساز این تلخی هاست؟
آیا اگر زنان با رعایت پوشش و وقار لازم حاضر به حضور در اجتماع نباشند و از عشوه گری و برخوردهای سبکسرانه و وسوسه انگیز پرهیز کنند و اجازه استفاده ابزاری از خود را به دیگران ندهند، بازهم این رویدادهای تلخ تکرار می شود؟

پاسخ سوال دوم: آیا لزوم پوشش بانوان در قرآن مطرح شده است؟

بله، اتفاقاً بحث لزوم پوشش بانوان از مواردی است که باصراحت و روشنی در قرآن آمده است. در دو مورد مسأله پوشش درقرآن مطرح شده: یکی در سوره نور، آیات 30 و 31 و دیگری در سوره احزاب آیه 59.

البته براهمیت عفت و پاکدامنی و حفظ حرمت اجتماع به طرق مختلف و مکرر در قرآن تأکید شده است اما کیفیت پوشش بانوان در دو مورد به روشنی بیان شده است. من مضمون آیات 30و31 سوره نور رابطور خلاصه برایت می نویسم، ولی خودت می توانی به تفاسیر مراجعه کنی و بیشتر در مورد این آیات مطالعه کنی.
در این آیات این نکته ها مطرح شده است:
الف- تذکر به مردان در باب پرهیز از نگاه حرام و رعایت پاکدامنی.
ب- تذکر به زنان در باب پرهیز از نگاه حرام و رعایت پاکدامنی
ج- نهی زنان از آشکار نمودن زینتها.
د- پوشاندن گردن و سینه ، باروسری و مقنعه
ه-ذکر موارد استثنایی از حکم پوشش.
و.پرهیز از خودنمایی و جلب توجه نامحرمان.

ازاین نکات آنچه بیشتر مربوط به بحث ماست، نکات سوم و چهارم است، برای همین به بررسی بیشتر این دونکته می پردازیم.

" نهی زنان از آشکار نمودن زینت"
در بخشی از آیه می خوانیم: لایبدین زینتهن الا ماظهر منها؛ نباید زنان زینتهای خود راآشکار نمایند جز آنکه مقدار که طبیعتاً ظاهر است.
واژه ی زینت در لغت به معنی چیزی است که موجب آراستگی است.
در کهن ترین متون لغوی می خوانیم که " الزین نقیض الشین... والزینه جامع لکل ما یتزین به" زیبایی نقیض زشتی است....و زینت آنچه را بواسطه ی آن آراستگی حاصل آید دربردارد.

پس در حقیقت زینت عبارت است از نیکویی در هر چیزی خواه عرضی باشد یا ذاتی.بنابراین زینت درزن، هرچیزی است که در شمار زیبایی ها و آراستگی ها و نیکویی ها آید.

بنابراین می توانیم زینتها را چنین تقسیم بندی کنیم:

زینت : طبیعی: مانند موی سر / یا مصنوعی: شامل: رنگ و لباس و زیور

اکنون مفهوم زینت روشن شد بازهم آیه شریفه را مرور می کنیم
" آنان نباید زینت خودرا آشکار سازند"
باتوجه به مصادیق زینت و مثالهایی که زدم، بروشنی از آیه شریفه استفاده میشود که خداوند اجازه نداده است زینت زن یعنی موی سر او،آرایش صورت، لباسهای مهیج و زیورآلات او برای نامحرمان آشکارباشد" الا ماظهر منها" جزآن مقدار که طبیعتاً ظاهر است.
که این استثنا باتوجه به نکاتی که درروایات ما و نیز تفاسیر بعضی از عالمان دینی آمده است، شامل گردی صورت( مقداری که دروضو شسته می شود) و دستها از مچ تا سر انگشتان می شود. این از زینتهای طبیعی؛ اما زینتهای مصنوعی هم چیزهایی نظیر حلقه ازدواج که هدف از داشتن آن اعلام تأهل و ازدواج است و به قصد جلب توجه نامحرمان نیست از قاعده پوشیدگی مستثنی شده، پس غیرازاین قسمتها بقیه بدن و زینتها راباید از نامحرمان پوشاند.

اما نکته بعدی:
" پوشاندن گردن و سینه بوسیله روسری یا مقتعه" در ادامه آیه میخوانیم" ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن"
واژه " خُمر" جمع " خمار" در اصل به معنی پوشش است ولی معمولاً به چیزی گفته میشود که زنان باآن سرخود را می پوشانند(روسری یا مقنعه)
"جیوب" جمع"جیب" به معنی یقه ی پیراهن است که ازآن به گریبان تعبیر می شود و گاه به قسمت بالای سینه( به تناسب مجاورت باآن) نیز اطلاق می شود.
زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسری خودرا به شانه ها یا پشت سر می افکندند بطوریکه گردن و کمی ازسینه آنها نمایان می شد و خداوند بافرستادن این آیه دستورداد:زنان روسری خودرا بر گریبان خود بیفکنند تاهم گردن و هم سینه پوشیده باشد.

پس می بینی که بحث پوشش بانوان و کیفیت آن بصراحت و روشنی درآیات قرآن مطرح شده و اکنون که فهمیدی رعایت پوشش خواست خداوند عزیزمان است، به توضیح فلسفه و حکمت آن می پردازم.

پاسخ سوال سوم:حکمت و انگیزه های پوشش
خواهرم پرسیده ای من به چه انگیزه ای پوشش داشته باشم و چرا ازانواع لباسهای باب روز و آرایش ها استفاده نکنم.

ابراز صداقت در دوستی با خداوند:
لابد توهم بارها شاهد بوده ای که افرادی به خودت یا دیگران اظهار دوستی و علاقه و ارادت کرده و گاهی الفاظی نظیر چاکرم، مخلصم، فدایت شوم و... استفاده کرده اند اما فرض کن روزی به یکی از این افراد بگویی من مبلغی پول لازم دارم، درجواب بگوید: شرمنده ام، اتفاقاً من میخواستم همین درخواست راازشما بکنم.
روز دیگر به اوبگویی اگر ممکن است فلان کتاب رابه من امانت بده بخوانم، بگوید: اتفاقاً خودم تصمیم گرفته ام آن را مطالعه کنم.
بار دیگر و بار دیگر،هربار از انجام خواسته ات سرباززند و تنها به همان چاکرم و فدایت شوم اکتفا کند.
قضاوت تو درباره او چیست؟آیادردل نمی گویی این چه دوستی است که اززبان فراتر نمی رود و هیچ نمودی در خارج ندارد؟
اکنون درباره ی رابطه خودبا خدا بیندیش مابه خدای مهربان مان اظهار بندگی و اطاعت و دوستی می کنیم اما نشانه صداقت در این دوستی انجام کاری است که او می پسندد.
بهترین انگیزه برای پوشش تو همین است که بخواهی به پروردگار خودت، خالق و رازق و فریادرس و بهترین دوست خودت، اظهار محبت کنی و صداقت خود را باگردن نهادن به خواسته او ثابت کنی.

شکر نعمت سلامتی و زیبایی

این سلامتی و زیبایی که ازبزرگترین نعمتهای خداوند است، تشکر لازم دارد و حداقل تشکر و سپاسگزاری این است که بوسیله همان نعمت با بخشنده نعمت مخالفت و معصیت نکند.


خلع سلاح شیطان


شیطان دشمن قسم خورده ی ما انسانهاست، همواره درصدد فریبکاری و ضربه زدن به ماست.او در پی زمینه هایی می گردد که بهتر بتواند انسانها رافریب دهد ؛ برای همین است که می بینی وقتی پای پول، مقام، شهرت و منافع در میان است انسانها بیشتر فریب شیطان را می خورند و می لغزند، زیرا در اینگونه موقعیتها شیطان فعالیت و وسوسه گری خود راافزایش می دهد و می کوشد ایمان انسان را برباید.حال اگر ما سبب شویم شیطان در کار خود موفق شود، به جای اینکه یاور خدا و دین خدا باشیم، خواسته یا نا خواسته یاور شیطان شده ایم.
و شکی نیست که نداشتن پوشش مناسب و آرایش و خودنمایی زنان از بهترین دامها و وسایل وسوسه شیطان و فریبکاری اوست.چه بسیار پاکانی که تسلیم زر و زور نشده اند ولی شیطان آنان رااز طریق زنانی بی توجه و خام، زمین زده و از بهشت برین به جهنم کشانده است.
آری بی جهت نیست که پیامبر عزیزمان فرمودند: نگاه حرام تیر زهرآلود شیطان است.
یعنی همانگونه که یک شکارچی اگر نتواند آهوی تیزپایی را شکار کند با پرتاب تیری او را ضعیف و حرکت اورا کند می کند و آنگاه بسرعت خود را به او میرساند و اورا می گیرد.
همین طور وقتی شیطان می خواهد دختر یاپسری باایمان و متعهد رااسیر خود کند ولی مقاومت اورا می بیند، ابتدا اورا وسوسه می کند تابا چشمش خیانت کند و با ترغیب او به نگاه حرام، نیروی ایمان رادر وجود او تضعیف می کند و کم کم اورا به دام خود می اندازد.

میخواهم نتیجه بگیرم یکی از انگیزه های قوی حفظ پوشش و عفاف و وقار، این است که هربانوی مسلمان و معتقد این سلاح رااز شیطان می گیرد و اورااز خود ناامید می کند و اجازه نمیدهد شیطان از او سوء استفاده کند و اورا در دام گرفتار نماید.

تحصیل امنیت فردی و اجتماعی:

خانمی که پوشش صحیح ندارد و خودآرایی می کند،افراد مریض و مغرض را متوجه خود می کند و طبیعی است که چنین افرادی مزاحمت هایی برای او ایجاد می کنند و کم کم باشیوع این برخوردها ، ناامنی در جامعه گسترش می یابد.
همانگونه که قبلاً اشاره کردم اغلب اسیدپاشی ها، آدم ربایی ها،تعرض ها و بی حرمتی ها نسبت به خانمهایی صورت گرفته و می گیرد که از پوشش خوب و وقار لازم برخوردار نبوده اند.پس میشود ادعا کرد حفظ امنیت فردی و اجتماعی هم از جمله انگیزه های قوی حفظ پوشش است.

شریک نشدن در جرم و تقصیر دیگران:

برخی از خانمهایی که با پوشش مهیج و آرایشهای توجه برانگیز در کوچه و خیابان حاضر میشوند،می گویند: مانه خود اهل هرزگی و خیانت به همسرانمان هستیم و نه به افراد فاسد اجازه میدهیم که معترض ماشوند و حتی با ما صحبت کنند؛پس ما در عین حال که پوشش لازم را نداریم هرگز اجازه نمی دهیم که از ما سوء استفاده شود و یا به دام افراد شیاد و فرصت طلب بیفتیم.

باید به چنین بانوانی گفت وقار و متانت شما در مقابل نامحرم ستودنی و ارزشمند است اما از دونکته نباید غافل شد.پیش از هر چیز، وقتی فهمیدیم پوشش بانوان خواست خداوند و فرمان اوست،در هر حال باید مطیع او باشیم؛ خواه زمینه سوء استفاده ی شیاطین فراهم باشد،خواه نباشد.دوم اینکه گاهی اتفاق می افتد مثلاً جوانی بادیدن یک خانم که پوشش مناسب ندارد و باسر و وضعی برانگیزاننده در خیابان حاضر شده،تحت تأثیر وسوسه های شیطانی قرار گیردو بخواهد مزاحمتی برای آن خانم ایجاد کند اما با برخورد تند او مواجه شود و برگردد.ولی این طوفان درونی اورا به حال خود نمی گذارد و باعث می شود او به سراغ دیگری برود و برای بقیه مزاحمت ایجاد کند.فریب خوردن دختری جوان و جدا شدن او از خانواده، در گیری و ضرب و شتم و گاهی فجایع دیگر، همه و همه پیامدهای این وضعیت اند.عامل اصلی این خطاها و خسارات اولین خانمی است که با وضع نادرست خود، زمینه ساز این وسوسه ها و اشتباهات شده است.گاهی این اشتباهات به خطاهای بزرگتر و بزرگتر منجر میشود و جرمی بسیار سنگین پدید می آید و صد البته مسئولیت عمده ی این وضعیت بر دوش مسبب اصلی و عامل اول است.

پس گاهی رعایت نکردن پوشش و نداشتن وقار لازم انسان را شریک جرم دیگران قرار میدهد.

آثار دیگر:

علاوه بر آنچه برایت نوشتم، رعایت پوشش مناسب برای هر بانوی مسلمان آثار و برکات جانبی دیگری هم دارد؛مانند تشویق دیگران به بندگی خدا و رعایت خواست او.زیرا در هر جامعه ای می توان مردم را به سه دسته تقسیم کرد:

دسته اول کسانی هستند که خوبند و در خوبی خود محکم و پابرجا هستند.
دسته دوم بدان و افراد نادرستی هستند که در خطاکاری خود پابرجا و ثابت قدم اند،این دو دسته همیشه در اقلیت هستند.
دسته سوم که در اکثریت اند، تابع وضع و شرایط حاکم هستند،اگر خوبی رواج یابد ایشان هم تبعیت می کنند و اگر رسم و قواعد نادرستی درجامعه عرضه شود،ازهمان پیروی می کنند.

پیامبر عزیزمان میفرماید:هر کس سنت و روش حسنه ای رارواج دهد که پس از او دیگران از آن تبعیت کنند،باعمل خوبِ هر نفر ثوابی هم به آغازگر آن سنت حسنه داده میشود بدون اینکه از پاداش انجام دهنده ی عمل کم شود و هر کس سنت و روش نادرستی را در جامعه رواج دهد و دیگران ازاوتبعیت نمایند با عمل هرکس،یک گناه هم درنامه ی عمل آغازگر آن خطا و خلاف نوشته میشود بدون آنکه از گناه انجام دهنده ی آن چیزی کم شود.

پاسخ سوال چهارم: چرا به مردان نمیگویند نگاه نکنید،تازنان مجبور نباشند خودرا بپوشانند؟

میدانم که حالا که به این بخش نامه رسیده ای دیگر این سوال برای تو مطرح نیست زیرا ملاحظه کرده ای که نه تنها به مردان تذکر داده شده بلکه قبل ازهر سخنی و در اولین جمله بر همین نکته تأکید شده است.
در سوره مبارکه نور آنجا که خداوند میخواهد به زنان توصیه کند پوشش لازم را در مقابل نامحرم داشته باشید درمورد نگاه مردان توصیه نموده است و به پیامبر(ص) می فرماید:

"قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم" ای پیامبر به مردان مؤمن بگو نگاه خود را کوتاه نموده و به حرام چشم ندوزند.
اما بدیهی است نمی شود تنها به این تذکر اکتفا نمود بلکه باید زمینه های نگاه حرام برچیده شود.همانگونه که برای حفظ امنیت اموال یک جامعه نمیتوان تنها به مردم توصیه نمود که چشم به اموال دیگران نداشته باشید و در ملک دیگران تصرف نکنید بلکه باید علاوه بر توصیه، اشیا ارزشمند رااز دسترس دور نگه داشت و از آنها مراقبت نمود.این است که در فرمانهای الهی که تنها ضامن حفظ امنیت و سلامت شخص و جامعه است هردو جهت رعایت شده است و دستور لازم هم به مردان و هم به زنان داده شده است.

پاسخ سوال پنجم:چرا مردان مجازند هر کاری می خواهند بکنند و هرگونه میخواهند لباس بپوشند اما زنان باید پوشش را رعایت کنند.

در پاسخ این سوال بگویم اینطور نیست که مردان هیچ تکلیفی نداشته باشند و هرگونه لباس بپوشند از منظر دین بی اشکال باشد.بلکه چون هدف تمام این دستورات حفظ حرمت و تأمین امنیت جسمی و روحی جامعه و پیشگیری از نفوذ شیطان و افکار شیطانی در میان انسانهاست،اگر مردی بداند حضور او در جامعه با وضعیتی خاص مانند پوشیدن لباس آستین کوتاه یا آرایش و پیرایش او، دیگران را به گناه وا می دارد باید از آن وضعیت اجتناب کند. اما علت اینکه کمتر به مردان در مورد پوشش تذکر داده شده این است که خداوند زیبایی و جاذبه را در وجود زن قرار داده و مردان عموماً آنچنان تهییج کننده نیستند که لازم باشد کاملاً خودرا بپوشانند.
پس دستور پوشش به تناسب جاذبه و زیبایی داده شده ،شاهد این مدعا این است که می بینیم در طول تاریخ غالباً زنها صید بودند و مردان صیاد و همواره در ادبیات و قصه ها و اشعار از جاذبه و زیبایی زنان سخن به میان آمده است، ولی هرگز شاعری به توصیف زیبایی های جسمانی هیچ مردی نپرداخته است.پس ملاحظه میکنی که هرگز مسئله تبعیض بین زن و مرد مطرح نیست؛ بلکه خداوند حکیم براساس واقعیت ها و ویژگیهای جسمانی و حالات روحی زن و مرد برای آنان تکالیفی را معین فرموده است.

پاسخ سوال ششم: من که قصد ایجاد انحراف و فساد ندارم.


خواهرم!برایم نوشته ای:گرچه من باآرایش و لباسهای شیک بیرون می آیم،هرگز قصد ایجاد انحراف و فساد را ندارم.
قبل از اظهار نظر در مورد حرفت چند سوال دارم:اگر یک روز پرکار و خسته کننده بخواهی به استراحت بپردازی اما همسایه صدای تلویزیون را بلند کند فقط برای اینکه خودش اینطور دوست دارد و از صدای بلند خوشش می آید و به هیچ وجه هم قصد مردم آزاری نداشته باشد،صدای تلویزیون مزاحه استراحت تو نیست؟!
آیا هنگامی که در یک روز سرد زمستان سوار تاکسی شده ای تا به مقصد بروی و به دلیل سرما شیشه ها هم بالاست، مسافر کنار تو سیگاری روشن کند و مشغول کشیدن شود و در همین حال ضمن عذر خواهی بگوید:" من برای اینکه گرم شوم سیگار می کشم" دیگر دود سیگار به سلامتی تو آسیبی نمی رساند و از این وضعیت ناراحت نمی شوی؟! و بالاخره اگر کسی که بتازگی عصایی خریده و نمیداند آن عصا چقدر محکم است، بقصد آزمودن عصا آن را بر سر دیگری بکوبد، آسیبی به آن شخص نمی رسد؟!

پس میتوانیم نتیجه بگیریم که " خطر " علیرغم " قصد سوء نداشتن " از بین نمی رود، باید " عامل خطر " رااز بین برد.

پاسخ سوال هفتم: با بودن بی حجابهای فراوان که در هر حال اثر خود را می گذارند، رعایت کردن و نکردن من چه تفاوتی دارد؟

من معتقدم حتی اگر همه ی خانمها که در کوچه و خیابان هستند رعایت پوشش را ننماید بازهم تو دلائل کافی برای حفظ پوشش خداپسندانه داری.

اول اینکه تو مسوول گناهان صورت گرفته نباشی:


هرکس مرتکب خطایی شود، خود مسئول است و باید در دادگاه الهی پاسخگو باشد. اگر کسی به نحوی باخبر شود که امشب چند سارق قصد دارند از منزل همسایه اش که به مسافرت رفته سرقت کنند و یقین داشته باشد حتماً امشب قالیهای همسایه به سرقت میرود و در دل بگوید در هر حال که فرشهای همسایه از دستش میرود، پس من خودم آنها را بر میدارم و قبل از دزدها به خانه همسایه برود و فرشها را به منزل خود انتقال دهد، قضاوت تو درباره ی کار این شخص چیشت؟و اگر بگوید او که در هر حال فرشهایش رااز دست میداد، کار من چه ضرر بیشتری برای او داشت،پاسخ تو چیست؟ آیا نمی گویی بله، در هر حال فرشها میرفت اما آنکه باید پاسخگو باشد متفاوت است.اگر سارقان می بردند آنان گرفتار میشدند و بایست خسارت می دادند ولی اکنون تو مسئول این خسارت هستی.

در بحث پوشش هم، درست است که بابودن افراد بی حجاب، جوانهایی به انحراف کشانده میشوند ولی اگر تو پوشیدگی رارعایت نکنی در مسئولیت انحراف و مفاسد ایجاد شده سهیم خواهی بود.

اما دومین دلیل: حفظ ارزشها

اگر هنگامیکه در جامعه دروغ زیاد شد، افراد راستگو هم بگویند بااین همه دروغ راستگویی ما چه فایده دارد و آنان هم به دروغگویان بپیوندند، و باافزایش خیانت، امانتداران هم به آنان ملحق شوند و با فراوان شدن کسانیکه رعایت پوشش صحیح نمی کنند دیگران هم به آنان اقتدا کنند، دیگر ارزشها در جامعه کمرنگ میشود و نسل جدید با ارزشهایی مانند راستگویی، امانتداری و... بیگانه میشود.
پس یکی از انگیزه های مهم عمل به درستی، حتی در شرایطی که کمتر به آنها توجه میشود، حفظ ارزشهاست و اگر کسانی به ارزشها عمل کنند از موضع خود عقب ننشینند و استقامت نمایند، امید هست علاوه بر حفظ ارزشها، دیگران هم به آنان بپیوندند و کم کم صفات پسندیده در جامعه رواج یابد.می رسیم به سومین دلیل که از نظر من مهمترین دلیل هست:

اطاعت از پروردگار و محترم شمردن دستور خداوند:

حتماً میدانی که حکم خداوند با بی توجهی افراد و حتی عمل نکردن همه ی انسانها از بین نمی رود.پس هر چند خیلی ها به مسئله پوشش که دستور و خواست خداوند است بی توجه شوند، باز این برنامه ی قرآنی به قوت خود باقی است و باید به آن احترام گذاشت.

پاسخ سوال هشتم:اگر همه ی زنها آزاد باشند مسئله طبیعی و عادی می شود!
خواهرم! پیش تر از دیگران هم شنیده بودم که اگر در جامعه ما هم گناه و بی بندوباری آزاد باشد،این مسائل عادی میشود و مردم اینقدر حریص گناه نخواهند بود.

البته من هم با " عادی شدن " موافقم اما به نظر من درآن صورت دو چیز طبیعی و عادی میشود:

الف: مرحله ای از گناه و فساد عادی میشود و افراد به دنبال مرحله ی جدیدی می روند نه اینکه فساد به کلی تعطیل شود. برای جوانی که سیگار به وفور در اختیارش باشد ممکن است سیگار کشیدن عادی شود اما در این صورت به مواد مخدر قویتر روی می آورد. همانگونه که در جامعه ی ما ، وقتی پیدا بودن قسمت کمی از جلوی موی سر خانمها عادی شد و هیچکس از دیدن آن تعجب نکرد، باز شدن یقه ها،کوتاه شدن مانتوها،بالا رفتن آستین ها و مراحل بعد آغاز شد. پس عادی شدن به معنی تمام شدن خطا و خلاف نیست بلکه انتقال به مرحله ی خطرناکتر و پرفسادتر است.

ب: عادی شدن آثار و عواقب گناه:

تصور کن خانمی به دیدن دوستش رفته و با لحنی حاکی از تعجب به دوستش می گوید چرا کبریت ، چرخ گوشت و کارد را قایم کرده ای و در قسمتهای دور از دیدرس آشپزخانه گذاشته ای.
در منزل ما که این چیزها در دسترس است و همه چیز هم برای بچه ها عادی شده،آن قدر اینها را دیده اند که برایشان کاملاً طبیعی است اما پس از چند دقیقه که دوستش می پرسد چرا فرهاد کوچولو را با خودت نیاورده ای می گوید: همین دیروز انگشتانش را توی چرخ گوشت فرو کرده بود، بردمش بیمارستان، و وقتی از او احوال مژگان را می پرسد میگوید او هم با کارد انگشتش را قطع کرده و برروی تختی کنار فرهاد در بیمارستان بستری است و موقع رفتن زمانیکه دوستش می گوید، ببخشید جمعه آینده مجلسی داریم، اگر اشکالی ندارد قالی اتاق پذیرایی تان را یک روزه به ماامانت بدهید، شرمسارانه می گوید شرمنده ام، همین هفته قبل بچه ها با کبریت بازی می کردند گل وسط قالی را سوزانده اند.

یعنی در حالیکه به عواقب خطرناک در دسترس بودن ، آزاد بودن اعتراف می کند در همان حال از عادی شدن سخن می گوید.

« پس آنچه عادی شده، مشاهده ی عواقب کار خلاف است.»

خواهرم، واقعیتها و آمار و گزارشها حاکی از این است که در جوامع غربی، همان جایی که ما گمان می کنیم برهنه بودن و آزاد بودن ارتباطات زن و مرد عادی است و براین اساس هیچ معضلی ندارند،فساد و تباهی و تجاوز به حقوق و حدود یکدیگر روز افزون است و از عادی شدن به معنی پایان خطا و خلاف هرگز خبری نیست.کافیست به قصد تحقیق تعدادی روزنامه و مجله را ورق بزنی تااز آثار شوم این عادی شدنها آگاه تر شوی....

پاسخ سوال نهم:چرا حتی یک تار موی خانمها نباید آشکار باشد؟

برای فهم پاسخ این سوال دونکته حائز اهمیت است:

الف) تمام احکام الهی که براساس حکمت و برای خیر و مصلحت ما وضع شده است،در کم و زیاد باید رعایت شود.به این مثالها دقت کن: خون نجس است،یک سطل خون نجس است،یک کاسه خون نجس است،یک استکان،یک قاشق و حتی یک سر سوزن خون هم نجس است.
سرقت مال مردم حرام است و در این مسئله تفاوتی بین یک کیسه گندم و یک مشت گندم وجود ندارد.حتی برداشتن یک دانه گندم هم بدون رضایت صاحبش حرام است.
غذاخوردن برای شخص روزه دار در ماه مبارک رمضان حرام است و روزه را باطل می کند.حتی اگر یک دانه برنج را عمداً فرو دهد،روزه اش باطل میشود.
مسئله پوشش هم همینطور است و وقتی ظاهر بودن موهای سر در مقابل نامحرم حرام است،چه تمام سر چه کمی ازآن و چه حتی یک تار مو هم حرام است.

ب)تمام کارهای خطا و نادرست از کم شروع میشود و اصولاً شیطان بسیار باحوصله و پرطاقت است.ابتدا گناه و خطای بسیار کوچکی را پیشنهاد میکند و هنگامیکه جواب مثبت شنید قدم بعدی رابر میدارد.
خواهرم،از خودت می پرسم: اگرروزی فرزند کوچکت می خواهد فقط یک پک به سیگار بزند چرااو را منع می کنی؟ مگر یک پک سیگار چقدر ضرر دارد؟حتما میگویی مسئله یک پک نیست.بعد از آن هوس می کند یک سیگار بکشد و بعد یک بسته,و پس از مدتی دنبال منقل و وافور خواهد بود.

آری درست فهمیده ای،در مقابل هر چه نادرست و خطاست باید از اولین قدم ایستاد و از همان اندک پرهیز نمود، و گرنه قدمهای بعدی ناگزیر برداشته خواهد شد.

فاطمه ها بازدید : 9 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)

 

بعضی ها هستن که می گن اگر حجاب رو رعایت کنیم و مثلا چادری بشیم، بهمون می گن فلانی هم رفت تو حزب و باند فلان…خب آخه عزیز من این چه حرفیه که می زنی؟ خدا رو که الحمد لله قبول داری…خدا توی قرآن می فرماید ما دو حزب داریم…یا حزب خداست، یا حزب شیطان…

انتخاب با خودته فقط این شعر رو یادت باشه که:

باخدا باش پادشاهی کن

بی خدا باش هرچه خواهی کن

فاطمه ها بازدید : 9 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)

مادام که تلقی ما از خویش عوض نشود، حجاب هیچ مفهومی نخواهد داشت و چیزی جز کفن سیاه و قبرستان خانه و مرگِ نشاط زندگی و نابودیِ شادی‏ها، عنوان نخواهد گرفت و هزار عذر، خواهی داشت که خودت را از آن آزاد کنی.[1]

حجاب؛ یعنی‏...دقّت در برخورد، که آلوده نشوی و آلوده نسازی؛ که اسیر نشوی و اسیر ننمایی. حجاب، فقط این نیست که زن خود را بپوشاند؛ که زن و مرد، هر دو باید در این دنیایی که راه است و میدان حرکت است و کلاس و کوره است؛ سنگ راه نباشند و دیگران را در خود اسیر نسازند و چشم‏ها و دل‏ها را نگه ندارند و در دنیا نمانند.[2]

حجاب تنها مخصوص زن نیست که مردها هم باید حساب شده حرکت کنند و گرد و خاک بالا نیاورند و دل‏ها را به خود گره نزنند، که هر کس در سر راه دل‏ها بنشیند، او راهزن است و طاغوت. و این مسأله در آن وسعت مطرح می ‏شود که حتی زن و شوهر را هم می‏ گیرد، که هیچیک نباید بر دیگری حکومت کنند و هیچکدام نباید صاحب دل این و آن باشند، که دلدار دیگری است. و هر کس خلق را در خود نگه دارد و باتلاق استعدادهای عظیم او شود او هم طاغوت است. مقدار حجاب و پوشش، با در دست داشتن این بینش و این ملاک، روشن می ‏شود که همیشه یک شکل و یک مقدار ندارد. تو در برابر آتش سوزانی که حتی کفش‏ها و دمپایی‏ها تحریکش می‏ کنند و تمام وجودش را می ‏سوزانند، وضعی خواهی داشت که در برابر سلمان و یا وجود سازمان گرفته ‏ی دیگر نداری. در برابر آنها که در دلشان مرض‏ها و آتش‏هاست، حتی صدای تو و رفت و آمد تو کنترل می‏ شود و پوشیده می‏ گردد.[3]

 

فاطمه ها بازدید : 7 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)
حجابــــــــــــ زن

اسلحه­ ای که برای دفاع از کرامت انسانی اوست ؛

به پایه­ های پوشالی تمدن استکباری حمله می­برد .


حجابــــ و عفاف ، آسمانی ترین راه به مدینه فاضله است

 

یادم میاد کلاس سوم ابتدایی که بودم به مشهد امام رضا رفتیم من مقنعه و چادر مشکی به سر کرده بودم..آبجیم هم که تازه6ماهش بود با یه روسری رنگی بغل بابام بود

یکی از خادم ها تا مارو دید

بابابام صحبت کرد وبرگشت طرف من خیلی تشویقم کرد و بهم احسنت گفت و از کت خود یه عطر حرم و یه دستمالی که به حرم کشیده بود را بهم داد ..وبه آبجیم هم گل های خشک شده بالای ضریح و خاک حرمو داد...وبعد رو کرد به من گفت وقتی چادر سر میکنی همه اماما دوستت دارند و بهت نگاه میکنن و اون خدایی که بالاسرته به بنده ای مثل تو افتخار میکنه...

هیچ وقت این چادر قشنگتو کنار نزار...که با چادر قشنگیت بیشتر میشه..

اون روز خیلی خوشحال بودم وبیشتر حساس شده بودم به حجابم...

الان هم که 16ساله شدم وقتی حرفای خادم که با زبان کودکانه منو تشویق کردیادم میاد ...بیشتر به چادری که سرمه افتخار می کنم

فاطمه ها بازدید : 11 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)

مامان خوبم می دونم خیلی دوستم داری


دوست داری من رو خوشگل کنی و به همه نشونم بدی

ولی مامانی یه کوچولو فکر کن من قراره یه انسان باشم!


مامانی من عروسک نیستم که هرطوری لباس تنم کنی


آرایشم کنی ، جلو همه برقصونیم ، بغل هرکسی قرارم بدی


من رو با خودت آرایشگاه نبر ، تو به من حیا یاد بده ، پوشش


داشتن رو یاد بده ، دفاع از خودم رو یاد بده ،کسانی که بی


عفتی یادم بدن زیادن ،تو ...عروسک شدن واسه دل دیگران


رو یادم نده ...خواهش می کنم به من فرصت انتخاب بده

خواهش میکنم مامانی

فاطمه ها بازدید : 9 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)

تازه با هم رفیق شده بودیم، خیلی با محبت و بی غل غش بود.با اینکه از حجابش خوشم میومد،اما تنبلی میکردم چادر روی سرم باشه.یه روز که برای درس خوندن اومده بود خونه ما ،همراه خودش چندتاشکلات با بسته بندی های زیبا هم آورده بود.دوتا از اون هارو به من داد.خودش هم یکی از شکلات ها رو باز کرد و گذاشت وسط بشقاب .

چند لحظه ای ازدرس خواندنمان نگذشته بود که دوتا مگس مزاحم سر و کله شان پیداشد و یک راست رفتند سراغ شکلاتی که بدون بسته بندی بود.من تلاش کردم مگس ها را فراری بدهم ولی کوثرخیلی آرام گفت :"تقصیر خودشه .تا خودش رو نپوشاند ،مگس ها رهایش نمیکنند."

فهمیدم که میخواهد غیر مستقیم به من درس حجاب بدهد  وبگوید :مگس ها کاری ندارند که تو به خاطر تنبلی حجاب نداری آنها کارشان مزاحمت است و فقط به ظاهر نگاه می کنند؛ پس من و تو باید خیلی به حجاب ظاهرمان برسیم."

مهرش بیشتر از قبل در دلم افتاده،تا به حال نهی از منکر به این قشنگی ندیده بودم.

فاطمه ها بازدید : 11 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)

 

۱): شهید محمد رضا موحد دانش

 ای خواهران حجاب و عصمت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید ، و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید

۲)   نام شهید: شهيد صادق مهدى پور

خواهرم: حجاب تو مشت محكمى بر دهان منافقين و دشمنان اسلام مى زند

۳)نام شهید: شهيد بهرام يادگارى

 تو اى خواهرم... حجاب تو كوبنده تر از خون سرخ من است

۴)نام شهید: شهيد عباس قلعه زماني

 اي دوستان و آشنايان، پيرو خط امام و رهبري و دنباله رو راه شهيدان باشيد.نگذاريد كه دشمنان اسلام بر شما غلبه كنند و شما را از بين ببرند.اي خواهران! حجاب خود را حفظ كنيد كه حجاب پاكدامني و عفت شماست.

۵)سردار شهيد رحيم آنجفى


حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست


۶)شهيد محمد کريم غفرانى


خواهرم: از بى حجابى است اگر عمر گل کم است نهفته باش و هميشه گل باش.»

۷)شهيد حميد رضا نظام


«از تمامى خواهرانم مى‏خواهم که حجاب اين لباس رزم را حافظ باشند.»

۸)شهيد سيد محمد تقى ميرغفوريان


«يک دختر نجيب بايد باحجاب باشد.»


۹)شهيد صادق مهدى پور


«خواهرم: حجاب تو مشت محکمى بر دهان منافقين و دشمنان اسلام مى زند.»


۱۰)شهيد بهرام يادگارى


«تو اى خواهرم... حجاب تو کوبنده تر از خون سرخ من است.»

 


۱۱)شهيد حميد رستمى

زني که با وضع تحريک آميز از خانه خارج مي‌شود و نظر صدها مرد نامحرم و جوان هرزه را به سوي خود جلب مي‌کند در حقيقت رفتار او ترويج فساد است، نه آزادي.

۱۲)شهيد عبدالله محمودى)
«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شماييد که دشمن را با چادرسياهتان و تقوايتان مىکشيد.» «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مى بينى و دشمن تو را نمى بيند.»

۱۳)شهيدابوالفضل سنگ راشان


به پهلوى شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان مى‏دهم که، حجاب را حجاب‏را، حجاب را، رعايت کنيد.»

 

 

 

 

 


فاطمه ها بازدید : 15 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)

 

اسلام به مسئله عفاف زن اهمیت میدهد؛ البته عفاف مرد هم مهم است. عفاف، مخصوص زنان نیست؛ مردان هم باید عفیف

 باشند؛ منتها چون در جامعه، مرد به خاطر قدرت جسمانى و برترى جسمانى، می‏تواند به زن ظلم کند و برخلاف تمایل

 زن رفتار نماید، روى عفت زن بیشتر تکیه و احتیاط شده است.

شما امروز هم که در دنیا نگاه کنید، مى‏بینید یکى از مشکلات زنان در دنیاى غرب، به خصوص در کشور ایالات متحده

امریکا، همین است که مردان با تکیه به زورمندى خودشان، به عفت زن تعدى و تجاوز مى‏کنند. آمار منتشر شده از سوى

مقامات رسمى خود آمریکا را من دیدم که یکى مربوط به دادگسترى آمریکا و یکى هم مربوط به یک مقام دیگرى بود. آمارها

واقعاً وحشت‏انگیز است؛ در هر شش ثانیه، یک تجاوز به عنف در کشور آمریکا صورت مى‏گیرد! ببینید چقدر مسئله عفت مهم

است

 

فاطمه ها بازدید : 14 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)

تو تابستون امسال با اون گرمای خفه کننده اش توی اتوبوس نشسته بودم.


یه دختر کوچولوی 8-9 ساله هم به خاطر نبود جا دور از مامانش نشسته بود رو صندلی ته

اتوبوس.


دختر کوچولو روسری اش رو خیلی زیبا با رعایت حجاب همراه چادر عربی سرش کرده بود.


خانوم بدحجابی که پیش دختر کوچولو نشسته بود و خودشو باد میزد با افسوس گفت:


(توی این گرما اینا چیه پوشیدی؟از دست اجبار این مامان باباهای خشک مقدس...تو گرمت

نمیشه بچه؟)


همون لحظه اتوبوس ایستاد و باید پیاده میشدیم.


دختر کوچولو گره ی روسری اش رو سفت تر کرد و محکم و با اقتدار گفت:


(چرا گرممه... ولی آتیش جهنم از تابستون امسال خیل
ی خیلی گرم تره...)


دختر کوچولو پیاده شد و اون خانم بدحجاب سخت به فکر فرو رفت..


تعداد صفحات : 2

درباره ما
…..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` نتايج حاصل از اين نوشتار عبارتند از: 1)حجاب در لغت به دو معناي مانع و پوشش آمده است؛ 2)در قرآن كريم نيز حجاب به معناي مانع به كار رفته است؛ 3)در اصطلاح فقها حجاب را به معناي پوشش به كار رفته است؛ 4)در قرآن كريم به سه گونه حجاب اشاره شده است كه عبارتند از: حجاب پوششي، رفتاري و گفتاري؛ 5)فلسفه حجاب در قرآن عبارت است از: پاسخ به ميل فطري، مهار میل به خود نمایی و کاهش التهاب‌های جنسی الان به نظر شما این دخترایی که حجاب ندارن و می تونم بگم در واقع برهنه هستن به نظر شما عفاف دارن الان؟؟؟ باید بدونید که عفاف به دنبال حجاب میاد..این دو تا لازم و ملزوم همدیگه ان …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` حجاب تنها گنجی است که تمام نشدنی ست.. حجاب حفاظی است درمقابل تیرهای زهرآگین چشم نامحرم... حجاب یعنی حجاب نه هیچ چیز دیگر... امام علی(ع) در وصیت خویش به امام حسن(ع) فرمود:با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار می دهی،چشم آنان را از حرام و هوس باز دار چرا که حجاب برای آنان ثبات و آرامش بیشتری به ارمغان می آورد.از خروج بی رویه زنان از منزل جلوگیری کن زیرا مفاسد دارد و اشخاص نامطمئن را در خانه بر آنان وارد نکن.نامه
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 73
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 41
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 47
  • بازدید ماه : 94
  • بازدید سال : 191
  • بازدید کلی : 2,491
  • کدهای اختصاصی

    قالب وبلاگ

    کد حرکت متن دنبال موس

    PlaySong.IR

    دریافت کد خوش آمدگویی style="text-align: center;">