خداوند در سورهی مبارکهی احزاب ـ که نخستین سورهای است که از موضوع حجاب سخن گفته است. ـ سه فرمان دربارهی حجاب داده است که گونههای مختلف حجاب را بیان میکند و دو فرمان آن بیش از همه متوجه شخص پیامبر (ص) و خانوادهی آن حضرت و در گام بعدی، متوجه مؤمنان و جامعهی اسلامی است.
در یک فرمان از این دستورهای سهگانه، خدا از پیامبر (ص) خواسته است تا همسران و دختران خود و نیز همسران اهل ایمان را، به عبارت و حفظ نوعی از پوشش دعوت کند تا از این رهگذر مورد اذیت قرار نگیرند:
«... قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن...»
«اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرىهاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند.»
در این آیهی شریفه ـ بی آن که خداوند، حد و اندازه و ریز مسائل حجاب و پوشش را بیان کند ـ دستور میدهد که پوشش و فرو انداختن چادر یا روسریهای خانوادهی پیامبر (ص) و سایر مؤمنین به گونهای باشد که مانع جلب نگاهها و آزارها شود.
در سورهی مبارکهی نور، بخش دیگری از پوشش و حجاب را برای بانوان مسلمان یادآور شده است:
«ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها و یضربن بخمرهن علی جیوبهن»
«و زينت خود را- جز آن مقدار كه نمايان است- آشكار ننمايند و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سينه خود افكنند.»
در اينكه مقصود از «زينت» چيست، تفاوتهايي در ديدگاههاي مفسران به چشم ميآيد، چنانكه
بعضى زينت پنهان را به معنى زينت طبيعى (اندام زيباى زن) گرفتهاند، در حالى كه كلمه «زينت» به اين معنى كمتر اطلاق مىشود.
بعضى ديگر آن را به معنى «محل زينت» گرفتهاند، زيرا آشكار كردن خود زينت مانند گوشواره و دستبند و بازوبند به تنهايى مانعى ندارد، اگر ممنوعيتى باشد مربوط به محل اين زينتها است، يعنى گوشها و گردن و دستها و بازوان.
بعضى ديگر آن را به معنى خود «زينت آلات» گرفتهاند، ولي در حالى كه روى بدن قرار گرفته، و طبيعى است كه آشكار كردن چنين زينتى توام با آشكار كردن اندامى است كه زينت بر آن قرار دارد.
به گفته برخي محققان حق اين است كه ما آيه را بدون پيشداورى و طبق ظاهر آن تفسير كنيم كه ظاهر آن همان معنى سوم است و بنا بر اين زنان حق ندارند زينتهايى كه معمولا پنهانى است آشكار سازند هر چند اندامشان نمايان نشود و به اين ترتيب آشكار كردن لباسهاى زينتى مخصوصى را كه در زير لباس عادى يا چادر مىپوشند مجاز نيست، چرا كه قرآن از ظاهر ساختن چنين زينتهايى نهى كرده است.
دستور دوم خداوند دربارهی حجاب، به شیوهی مخصوصی از سخن گفتن و کارکرد آن در تعامل اجتماعی زنان، نظر دارد و بی آن که از واژهی حجاب استفاده کند:
«... فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا»
«... پس به گونهاى هوسانگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوييد »
آیهی شریفه ـ با پیش فرض مشروعیت و روا بودن اصل سخن گفتن زن با مرد نامحرم ـ سخن گفتن زنان با مردان نامحرم را به دو گونه تقسیم کرده است؛ قسم نخست، سخن گفتن معمولی و متعارف است که در آن هیچ تغییری در آهنگ و طنین صدای زن، رخ نمیدهد و نیز واژهی مورد استفاده از واژههای معمول و متعارف فراتر نمیرود و قسم دوم؛ اینکه سخن گفتنی که در آن واژهها به گونه خاصی لطیف و تحریک آمیز انتخاب شده و یا با لحن و طنین خاصی ادا میشود. قرآن کریم، از شیوهی دوم، نهی کرده است و دلیل آن را چنین بیان کرده است که سخن گفتن متعارف و معمولی از طمع و انگیزش هوس افراد مریض و بیمار دلی که با احساس هر نشانه و زمینهای، در پی بهرهجویی و کامجویی برمیآیند، جلوگیری میکند.
پارهای از رفتارها در تعامل و معاشرت زنان و مردان چنان است که پیامهای ویژهای را در دو سوی طهارت و پاکی و یا انحراف و آلودگی، برای طرف مقابل به همراه دارد.
در قرآن کریم نمونههایی از این گونه رفتارها یاد شده و مسلمانان به ویژه بانوان مسلمان ـ که شیوههای رفتاری آنان حساسیت بیشتری را سبب میشود ـ دستور داده شده که از چنان شیوههای رفتاری بپرهیزند. که از جملهی آنها «خودنمایی» است.
«ولا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی...»
«و همچون دوران جاهليّت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد.»
علامه طباطبایی در توضيح معنای «تبرّج» میفرماید:
«تبرّج، خود را نشان دادن برای مردم است، بدان سان که ساختمانهای رفیع در چشم بینندگان، خودنمايی میکنند.»
براین اساس، زنان مسمان باید در معاشرتها و رفتارهای خود چنان رفتار کنند که نگاه هوس آلود دیگران را جلب نکرده و زمینهی مزاحمت و فساد، فراهم نیاید.